بهرام رادان تعریف می كند: « من یك پست ساده گذاشتم و رفتم حمام. برگشتم و دیدم همه چیز عوض شد. جهانم عوض شد اصلا و افتادم در توفان». سعی می كند آرام باشد، اما بعد از گذشت یك ماه، آنقدر حاشیه های اتفاق مربوط به پست توییتری اش زیاد بوده كه هنوز جایی برای آرامش نیست و همچنان همه چیز، حتی این گفتوگو، تحت الشعاع آن قرار می گیرد.
این بازیگر سینما اینگونه ماجرا را توضیح می دهد: آن داستان خیلی غافلگیر كننده بود. تحلیل خودم این است كه ناغافل در تله بدی افتادم. البته درصدی از این جریانات دست من است و بقیه اش را دیگران تعیین میكنند؛ دیگرانی كه خیلی های شان موافق حضور و وجود و ترقی امثال من نیستند و با تمام قوای شان و به قصد ریشه كن كردنت حمله می كنند. باید كاری می كردم كه حداقل هزینه را مخاطبم بدهد. لاجرم سختی اش را خودم پذیرفتم تا اجازه ندهم كسی دیگر ضربه بخورد.
او گفت: مخاطبی كه دوستم دارد و به جرم علاقه اش تحت فشار مخالفان قرار گرفته، یا آنانی كه ممكن است از آن مطلب ناراحت شده باشند. چون آن مطلب بد فهمیده شده و شاید اشتباه در انتخاب كلمات مناسب مشكل ساز اصلی بود. یك هفته توضیح دادم كه منظورم چه بوده، اما گوش نمی دادند، در این میان به نظرم برای برخی، ادامه دادن بازی، هیجان انگیزتر از خاتمه دادنش به آن بود.
وی افزود: ناگهان وسط یك هیاهو در میان جریاناتی گیر می افتی كه خودت و آن حرفی كه بد برداشت شده، چماقی می شود از طرف یك جریان برای ضربه به جریان دیگر. تو مهره نیستی بلكه بهانه ای. نهایت كاری كه می توانی انجام دهی این است كه اول خودت را از این چاله نجات دهی و بعد برای حذف سوءتفاهم ها و برداشت های نادرست، راه حل مناسب پیدا كنی. جامعه همین طور هم بیشتر یاد می گیرد از ابزار هوشمند، استفاده هوشمندانه كند.
وی تصریح کرد: بدون شك. مردم بالاخره به این نتیجه میرسند كه سواد مختص خواندن و نوشتن نیست و ندانستن آداب و فرهنگ همزیستی در هر جامعه ای، حتی مجازی، عین عقب ماندگی و بی سوادی است. یاد می گیریم كه هر كسی می تواند نظر خودش را داشته باشد و بدون تحمیل، به نظر یكدیگر احترام خواهیم گذاشت، حتی اگر برخلاف میل ما باشد.
رادان افزود: مشكل را حل می كنم، عادت ندارم صورت مساله را پاك كنم. صبرم زیاد است. به نظرم باید كاری را كه دوست داری و فكر میكنی كه صحیح است انجام دهی و این شجاعت را در خود حس كنی كه بازخوردها و اتفاقات منفی در مسیر زندگی ات تاثیری نگذارد و خسته و ناامیدت نكند. من از شكستن قالب ها، انجام كارهای مختلف و متفاوت و تجربه های تازه نمی ترسم. می دانم كه حلقه اول مخاطبم هم همین را دوست دارد؛ همین دیوانگی در تجربه كردن تجربه های متفاوت، حتی اگر ماجراجویی ها هزینه داشته باشد.
او گفت: این سختی ها خوب است. اینكه زندگی غافلگیرت كند، نشانه نشاط زندگی است، سختی و غافلگیری، خود زندگی است. این ضربه ها كوچك تر از آنند كه تمام كننده باشند.
منبع: روزنامه اعتماد
نظرات :
شما می توانید اولین نفری باشید که برای این مطلب نظر می دهید.