پایگاه خبری تحلیلی وطن: مشتری تنها ذینفعی است كه در یك قانون نانوشته نه تنها حق اخراج مدیران ارشد یك شركت و بنگاه اقتصادی را دارد بلكه در صورت دریافت محصول بی كیفیت و گران كه مطلوبیت مورد نظر وی را تأمین نكند، اقدام به جایگزینی محصول جدید برای خود می كند.
مثالهای فراوانی از این قبیل رفتار مشتریان را می توان در كشور و سایر نقاط جهان به وضوح مشاهده كرد. به عنوان نمونه تالیا اولین سیم كارت اعتباری حاضر در صنعت ارتباطات كشور به جهت عدم ارائه سرویس مناسب، به سرعت توسط مشتریان حذف و تقریباً به دست فراموشی سپرده شد و این شاید یك نمونه از سیاستهای شكست خورده مدیران بنگاههای اقتصادی بزرگ طی ده سال گذشته باشد.
در مثال دیگری می توان به كفش ملی اشاره داشت كه به جهت عدم انعطاف پذیری در سیاستهای تولیدی خود در مسیر روند تغییرات بازار و عدم توجه به خواسته ها و انتظارات مشتریان در بعد قیمت و كیفیت و نوآوری، توسط مشتری از گردونه رقابت حذف شد و البته نباید از نظر دور داشت كه این شركت همواره تصور تبدیل شدن به یكی از بزرگترین شركتهای تولید كننده در خاورمیانه را در سر می پروراند و گذشته درخشانی را پشت سر گذاشته است.
واقعیت این است كه مشتری سند وفاداری بی قید و شرط به یك شركت و محصول خاصی را امضاء نكرده است و آنچه می تواند این وفاداری را رقم بزند تلاش و كوشش شركتها در تأمین نیازها و خواسته های بالقوه و بالفعل مشتریان است و لاغیر.
موضوع این روزهای شركتهای خودروسازی كشور یادآور سالهای نه چندان دور شركتهایی همچون كفش ملی ، كفش بلا و تالیا و غیره است . به نظر می رسد مدیران ارشد این شركتها می بایست با درك صحیح از رفتار مشتریان و خواسته ها و انتظارات به حق آنان ، اقدامات عملی را در راستای كاهش قیمتها، ارتقای كیفیت و خدمات مناسب پس از فروش بعمل آورند تا سرنوشت تلخ این صنعت نیز به مانند شركتهای فراموش شده فوق نشود.
آیا وقت آن نرسیده كه قدرت مشتری را باور كنیم و به جای فراكنی مشكلات صنعت، كمی به خواسته های آنها توجه كنیم.
این مطلب را با دیگران به اشتراک بگذارید :
شما هم نظر دهید
برای ارائه نظر خود وارد حساب کاربری خود شوید
نظرات :
شما می توانید اولین نفری باشید که برای این مطلب نظر می دهید.