حضور مک دونالد و کی اف سی در ایران نه به معنای حضور یک فست فود و سبک زندگی فست فودی در کشورمان، بلکه به معنای حضور آمریکا در ایران و البته فائق آمدن آمریکا بر ایران بعد از ٣۶ سال مقاومت است...

حضور مک دونالد و کی اف سی در ایران نه به معنای حضور یک فست فود و سبک زندگی فست فودی در کشورمان، بلکه به معنای "حضور آمریکا در ایران" و البته "فائق آمدن آمریکا بر ایران بعد از 36 سال مقاومت" است...
بنا در این نوشتار بر آن است که ضمن اشاره و بررسی استدلال هایی که تاکنون در این زمینه منتشر شده، به پاسخ به این سوال بپردازد که آیا اساساً حضور مک دونالد و کی اف سی در ایران امر مذمومی است و اگر هست چرا؟
نقطه کانونی در غالب کلیپ ها، مقالات و نوشتارهای مربوط به مخالفت با حضور مک دونالد و کی اف سی در ایران آن است که این دو برند بزرگ آمریکایی نمادی از سبک زندگی غربی و آمریکایی بوده و حضورشان در جمهوری اسلامی ایران موجب تغییر سبک زندگی و بالمآل "زمینه سازی برای نفوذ آمریکا در ایران" خواهد شد. وقتی در برخی از این مقالات به سراغ جزئیات بیشتر میرویم، برهان مخالفت اینگونه صغری و کبری شده است که اولاً مک دونالد و کی اف سی "فست فود"های پرقدرت آمریکایی هستند، ثانیاً زندگی فست فودی جزئی از سبکزندگی غربی است، ثالثاً تغییر در سبک زندگی منجر به زمینه سازی برای نفوذ می شود.
روشن است که در این قبیل براهین، مک دونالد (و برند مشابهش، کیافسی) از آن "جهت" که "فست فود" است مورد ارزشیابی قرار گرفته و تقیبح می شود. این در حالی است که اگر بناست مک دونالد صرفاً از جنبه فست فودی آن بررسی و مذموم شود، نمی تواند استدلال مشت پرکنی در اختیار ما قرار دهد؛ چه آنکه در این صورت همزمان با پلمپ دفتر کی اف سی و مقابله با حضور مک دونالد در ایران باید درب تمام فست فودیهای تهران و شهرستانها نیز یک جا و یکباره تخته شود. فراموش نکنیم در همین خیابان شریعتی تهران تعداد متنابهی از فست فودی های پرآوازه حضور دارند و اتفاقاً غروبهای تهران شاهد صفهای بعضاً طولانی مردم در مقابل این مغازه هاست.
ناگفته نماند که نگارنده نیز بر این نکته واقف است و بر آن اصرار دارد که تغییر نمادها و سبک زندگی عنصری تاثیرگذار بر تغییر ارزشها در یک جامعه است. اساساً ارزش های افراد در یک جامعه و "سبک زندگی" به عنوان "مظاهر ارزشی" با یکدیگر ارتباط دوسویه و اصطلاحاً "دیالکتیک" دارند؛ بدین نحو که همانگونه که ارزشهای یک فرد می تواند بر شکلگیری سبکزندگی و مظاهر ارزشی در یک فرد تاثیر بگذارد، سبک زندگی نیز بر تغییر ارزشی در یک جامعه بسیار موثر است. به عنوان مثال اگر در یک جامعه، اکثریت افراد به صورت بیحجاب در جامعه ظاهر شوند، این بی حجابی به صورت یک "هنجار" غالب در آمده و "فشارهای هنجاری" بالمآل تغییرات ارزشی در یک جامعه را نیز بدنبال دارد.
با این حال مسئله مکدونالد و مسائلی نظیر کیافسی را در شرایط فعلی به هیچ وجه نمیتوان صرفاً به مسئله یک فستفودی و حتی سبکزندگی آمریکایی تقلیل و تخفیف داد. چنین برخوردی با موضوع مکدونالد و کیافسی از رویکردی پوزیتویستی در نگاه به موضوعات ناشی میشود. چه آنکه همانگونه که اشاره شد اگر فستفود نماد سبک زندگی غربی باشد و مسئله ما با مکدونالد نیز صرفاً از همین جنبه آن نشات بگیرد، با توجه به حضور انواع و اقسام سایر فستفودها در ایران نمیتوان برای مقابله با حضور مکدونالد و کیافسی در ایران موضع قانعکنندهای گرفت.
اساساً عقیم و ناکارآمدی نگاه پوزیتویستی به موضوعات چه در این زمینه و چه در مسائل مختلف دیگر سالهاست به اثبات رسیده و علیرغم "تمسک عملی" برخی دانشآموختگان و کارشناسان به این پارادایم، هیچ فرد آگاهی نمیتواند از لحاظ نظری و تئوریک از آن حمایت کند؛ بنابراین در این موضوع باید از دریچه پارادایمهای دیگری وارد کار شد که اتفاقاً کارآمدتر و به روزترند. یکی از پارادایم های بررسی موضوعات و روندهای اجتماعی، پارادایم "تفسیری" است که در آن برخلاف رویکرد پوزیتویستی، به "معنا"ی شکلگرفته از آن پدیدهها در ذهن انسانها توجه جدی میشود. توضیح بیشتر آنکه علیرغم پیشفرض پوزیتویستها که در آن عامل انسانی تا حد زیادی اسیر "ساختار"هاست، در پارادایم تفسیری، عوامل انسانی به عنوان کنشگران فعالی در نظر گرفته میشوند و معنایی که از هر پدیدهای در ذهن کنشگر نقش میبندد، فاکتوری کلیدی و اساسی است.
به عنوان مثالی برای تقریب به ذهن بیشتر مسئله، اگر از رویکرد پوزیتویستی به مسئله تاثیر فقر بر اعتیاد ورود کنیم، یک پژوهشگر پوزیتویست غالبا به دنبال آن است که طی یک روشهای "کمی" به بررسی این مسئله بپردازد که ساختار "فقر" چه تاثیری بر "اعتیاد" افراد یک جامعه دارد.
با این حال آنگاه که یک پژوهشگر با رویکرد "تفسیری" به مسئله مواجه میشود، مهمترین سوال تحقیقش آن است که برای افراد در یک جامعه، فقر چه "معنا"یی دارد و معنای اعتیاد چیست. ممکن است در ذهنیت افراد یک جامعه، فقر به "معنا"ی "محدودیت خودخواسته" و "دوری از دنیا برای توجه بیشتر به آخرت" شکل گرفته باشد و از این نظر، اساساً فقر معنای منفی نداشته باشد، لذا طبیعی است که در چنین جامعهای "اعتیاد" به خاطر فقر شکل نخواهد گرفت. این در حالی است که اساساً پژوهشگر پوزیتویستی به دلیل اتخاذ روش "کمی" در برخورد با پدیدههای اجتماعی اساساً به این معنا بیاعتناست.
حال با این مقدمات، ادعای اصلی نگارنده آن است که در مسئله مکدونالد نیز مسئله و مشکل اساسی "معنا"ی حضور مک دونالد و کیافسی در ایران است. مکدونالد و کیافسی اولاً به دلیل شرایط خاصی که در آن قرار گرفتهایم و به آن ذیلاً اشاره خواهد شد و ثانیاً به دلیل "ماهیت" مک دونالد و کیافسی، "معانی" خاصی خود را با خود حمل میکند. حضور مکدونالد و کیافسی در ایران نه به معنای حضور یک فست فود و سبک زندگی فست فودی در کشورمان، بلکه به معنای "حضور آمریکا در ایران" است و البته معنای مضاعفی نیز با خود دارد و آن "فائق آمدن آمریکا بر ایران" بعد از 36 سال مقاومت ایران در برابر این رژیم است.
خاصه آنکه چنین پروژه ای در حالی به جد دنبال میشود که یک توافق هستهای به نام برجام نیز میان ایران و 5+1(بخوانید آمریکا) نیز منعقد شده و در چنین شرایطی معنای فوق از حضور مک دونالد در ایران به شدت "تقویت" میشود و این همان معنای نفوذ است که طی ماه های اخیر بارها و بارها توسط رهبر معظم انقلاب هشدار داده شده است.
لذا قبیح بودن حضور مکدونالد و کی اف سی در ایران دقیقاً از همان جنبهای نشأت می گیرد که اقداماتی مانند دست دادن ظریف با اوباما، پیاده روی ظریف با جان کری در کنار رودخانه لوزان، تماس تلفنی روحانی با اوباما در نیویورک مورد مذمت قرار گرفت. این قبیل اقدامات در شرایطی که مذاکرات هسته ای نیز در جریان بود، "معنا"ی عادی شدن یا رو به عادیشدن ارتباطات دولتمردان ایران و آمریکا بعد از 36 سال مقابله تمام عیار و مضاعف بر آن "تغییر رویکرد ایران از مقابله با استکبار به تعامل با آن" را به اذهان متبادر میکرد.
بنابراین اگر مکدونالد صرفاً به عنوان یک فستفود(حتی با لحاظ اینکه زندگی فستفودی بخشی از سبک زندگی غیربومی و مدرن است) اساساً شکلگیری چنین حساسیت هایی در قبال آن کاملاً غیرمعقول و عجیب می نمود. و از همین روست که نباید استدلالهایی مخالفت با این پدیدهها را صرفاً بر مخالفت با سبک زندگی غربی متمرکز کرد و مسئله را تا این حد تخفیف و تقلیل داد.
نظرات :
شما می توانید اولین نفری باشید که برای این مطلب نظر می دهید.