در مغز این مرد چه می گذرد؟

عصر ایران؛ مصطفی داننده - ترامپ رییس جمهور آمریکا در مورد مذاکره با ایران گفت:« «می‌دانید دوست دارم درباره ایران چه اتفاقی بیفتد؟ دوست دارم به من زنگ بزنند. می‌دانید که جان کری با آنها زیاد صحبت می‌کند. جان کری بهشان می‌گوید که زنگ نزنند. این نقض قانون لوگان است و او باید بابت این تعقیب قضایی شود، ولی آدم‌های من نمی‌خواهند کاری کنند که.... فقط دموکرات‌ها از این جور کارها انجام می‌ دهند.» 

همچنین سی ان ان اعلام کرد دونالد ترامپ، رئیس‌ جمهور آمریکا، شماره تلفنی را از طریق سوئیس به عنوان حافظ منافع این کشور در تهران برای ارتباط در اختیار ایرانی‌ ها قرار داده است.

ترامپ از آن دسته آدم‌ هایی است که دوست دارد همه اتفاقات دنیا را به نام خود تمام کند. حرف‌ های ترامپ ساده است. همه توافق‌ ها بد است مگر اینکه امضای من پای آن باشد.

او به همین دلیل از برجام خارج شد که نقشی در آن نداشته است. ترامپ دوست نداشت، یکی مهم‌ ترین توافق‌ های سیاسی قرن 21 به نام اوباما نوشته شود به خاطر همین تصمیم گرفت مسیر دیگری را طی کند.

رییس جمهور آمریکا با خود گفته است از برجام خارج می‌ شوم، ایران را تحریم می‌ کنم تا آنها مجبور شوند، دوباره برای برنامه‌ هسته‌ ای خود به پای مذاکره بیایند. مذاکره با دونالد ترامپ رییس جمهور آمریکا.

ترامپ از زمانی که به قدرت رسید در رسانه‌ های آمریکا و جهان تحقیر شد. بسیاری او را رییس جمهوری نامیدند که از سیاست بین‌الملل، هیچ نمی‌داند و بهتر بود به جای ریاست آمریکا، ریاست هتل‌هایش را ادامه می‌داد.

ترامپ تحقیر شده می‌خواهد خودش را به جهان و مدعیان سیاست بین‌الملل ثابت کند. به خاطر همین به سراغ کره شمالی رفت.

به خاطر همین به ایران شماره می‌ دهد. او تصور می‌ کند با حل مناقشه‌ های آمریکا با ایران و کره‌ شمالی نامش را در تاریخ جهان ثبت می‌ کند و تبدیل به معمار جدید ایالات متحده می‌ شود.

ترامپ به مثابه بچه‌ای می‌ماند که سال‌ها از سوی پدر و مادرش تحقیر شده است و موفقیت بچه‌های دیگر به سرش کوبیده شده است. این بچه برای اینکه خودش را ثابت کند دست به هر کاری می‌زند تا نشان دهد از هم‌سالان خود چیزی کم ندارد. 

تمام تصمیم‌ های او را ببیند؛ تمام جهان را به سُخره گرفته است. تمام کسانی که او را جدی نگرفته بودند. رییس جمهور آمریکا تا آنجا که تمام احترام‌ها را به سمت خود جلب کند به این رفتار خود ادامه می‌ دهد.

متاسفانه شمشیر قدرت به دست تحقیر شده‎‌ای افتاده است که سودای تصرف جهان را دارد.

تمام کسانی که جهان را ناآرام کردند، در بخشی از زندگی خود حس تحقیر و سرکوب را داشته‌اند و برای جبران آن، جهان را به آتش کشیدند.

باید از انسان‌ های تحقیر شده و آتش زیر خاکستر وجود آنها ترسید.