Bourse24 Ads 261
تبلیغ بورس24
Bourse24 Ads 281
تبلیغ بورس24

Bourse24 Ads 264
تبلیغ بورس24
Bourse24 Ads 236
تبلیغ بورس24

مقاله ای که خواهید خواند از ولی نصر در مجله اکونومیست است. دکتر ولی نصر یک ایرانی-آمریکایی و کارشناس برجستهٔ روابط بین‌الملل و استاد دانشگاه جانز هاپکینز است. تخصص او خاورمیانه، ایران و سیاست خارجی آمریکاست. وی مشاور عالی رتبه دوره اول اوباما بود. و همینک عضو کمیته روابط خارجی آمریکا می باشد.

اکونومیست به نقل از ولی نصر: ایران در آستانه یک چرخش تاریخی؛ مطالبه «دنگ شیائوپینگ ایرانی» از سوی جامعه

بورس24 : مقاله ای که خواهید خواند از ولی نصر در مجله اکونومیست است. دکتر ولی نصر یک ایرانی-آمریکایی و کارشناس برجستهٔ روابط بین‌الملل و استاد دانشگاه جانز هاپکینز است. تخصص او خاورمیانه، ایران و سیاست خارجی آمریکاست. وی مشاور عالی رتبه دوره اول اوباما بود. و همینک عضو کمیته روابط خارجی آمریکا می باشد.

قبل از آغاز مطالعه مقاله تحلیلی ولی نصر درباره آینده ایران، بهتر است بدانید که دنگ شیائوپینگ که بود.

دِنگ شیائوپینگ که بود و چه کرد؟

دِنگ شیائوپینگ رهبر عمل‌گرای چین بود که پس از مرگ مائو در اواخر دههٔ ۱۹۷۰، کشور ورشکسته و فقیر چین را با یک انقلاب اقتصادی آرام دگرگون کرد. او بدون کنار گذاشتن نظام کمونیستی، اقتصاد را به‌طور ریشه‌ای آزاد کرد، مالکیت خصوصی و سرمایه‌گذاری خارجی را پذیرفت و چین را از کشوری منزوی به سریع‌ترین موتور رشد جهان تبدیل کرد. اصلاحات او، که با شعار معروف «مهم نیست گربه سیاه باشد یا سفید، مهم این است که موش بگیرد» شناخته می‌شود، مسیر چین مدرن را ساخت.

ایران در نقطهٔ چرخش تاریخی

ایران در یک نقطهٔ چرخش تاریخی قرار دارد. وزن راهبردی این کشور با سرعتی شگفت‌انگیز فرو ریخت؛ ابتدا با سقوط تکیه‌گاه‌هایش در لبنان و سوریه در اواخر سال ۲۰۲۴، و سپس در پی یک جنگ ۱۲روزه و پرهزینه با اسرائیل و آمریکا در تابستان گذشته. آمریکا اکنون از ایرانِ شکست‌خورده می‌خواهد برنامهٔ هسته‌ای و سیاست‌های جنجالی منطقه‌ای‌اش را کنار بگذارد. حاکمان ایران ادعای شکست را رد می‌کنند، اما در داخل با یک حساب‌رسی جدی روبه‌رو شده‌اند.

ملی‌گرایی جای ایدئولوژی را می‌گیرد

جنگ، ایرانیان را برای دفاع از میهن متحد کرد، و در همین لحظهٔ ضعف بود که رهبران ایران به ملی‌گرایی پناه بردند. مجسمه‌های پادشاهان و قهرمانان باستانی ایران اکنون در میدان‌های عمومی تهران دیده می‌شود.

بیشتر مردم دیگر به ایدئولوژی اسلامیِ انقلاب اعتقادی ندارند. حاکمیت برای جلب حمایت از عشق مردم به میهن، مجبور شده‌ است به تقاضای فزایندهٔ آن‌ها برای تغییرات اجتماعی تن بدهد. زنانی بی‌حجاب که همراه مردان در کافه‌ها وقت می‌گذرانند، یا مقررات ممنوعیت موتورسواری را نادیده می‌گیرند، پس از جنگ چهرهٔ تهران را تغییر داده‌اند. به نظر می‌رسد جمهوری اسلامی از کنترل ایدئولوژیک خود دست کشیده و حتی اراده‌ای برای بازگرداندن آن ندارد.

چالش اصلی: آماده‌سازی برای جنگ بعدی

در چنین شرایطی، اولویت اصلی رهبری جمهوری ایران، آماده‌سازی برای جنگ بعدی است. همین ضرورت بحث‌های شدیدی را دربارهٔ آیندهٔ کشور دامن زده است. رهبر جمهوری اسلامی، آیت‌الله علی خامنه‌ای، همچنان مصلحت ملی ایران را در مقاومت در برابر آمریکا می‌بیند. او سال‌ها کشور را حول این هدف سازماندهی کرده؛ هرچند بهای آن انزوای ایران، تخریب اقتصاد، و در نهایت یک جنگ خطرناک بوده است.

فروپاشی بازوهای منطقه‌ای ایران

اقتدار خامنه‌ای همچنان به چالش کشیده نشده، اما استراتژی او جذابیت خود را از دست داده است. ایرانیان با گرایش‌های گوناگون سیاسی اکنون آشکارا دربارهٔ عقلانیت و پایداری این مسیر سؤال می‌کنند. حسن روحانی، رئیس‌جمهور پیشین، از جمله کسانی است که خواهان «دفن کردن تبر جنگ با آمریکا» شده است.

شوک جنگ ۱۲روزه و پرسش‌های داخلی

تا سال گذشته، ایران توانسته بود از جنگ مستقیم با اسرائیل و آمریکا اجتناب کند. حماس و حزب‌الله، همراه با نیروهای نیابتی ایران در عراق، سوریه و یمن، عملاً جبههٔ نبرد را به عمق دنیای عرب منتقل کرده بودند. اما جنگ غزه همه‌چیز را تغییر داد. وقتی اسرائیل حزب‌الله را درهم کوبید و رژیم مورد حمایت ایران در سوریه سقوط کرد، ایران بی‌دفاع ماند. اکنون ایرانیان می‌پرسند چرا این تکیه‌گاه‌ها چنین سریع فرو ریختند، چرا حزب‌الله قدرت ادعایی خود را آزاد نکرد، و با وجود سال‌ها سرمایه‌گذاری ایران در سوریه، چه کسی آن کشور را از دست داد.

ابهام راهبردی از میان رفته است

این پرسشگری پس از جنگ ۱۲روزه تشدید شد. حملات مشترک اسرائیل و آمریکا، ایران را غافلگیر کرد. جمهوری اسلامی بقا یافت؛ برنامهٔ هسته‌ای‌اش نابود نشد، البته برخلاف ادعای دونالد ترامپ، و بارانی از موشک‌های ایران به اسرائیل آسیب زد. ایران این «بقا» را یک پیروزی دانست، اما جامعهٔ ایران به‌شدت تکان خورد. نگرانی‌ها نسبت به تهدیدهای جدیدی که متوجه ایران است، بسیار شدید شده است.

پس از خروج آمریکا از توافق هسته‌ای ۲۰۱۵، خامنه‌ای چشم‌انداز دیپلماسی را بی‌ثمر می‌دانست، اما مطمئن بود ایران می‌تواند از جنگ اجتناب کند. این ابهام راهبردی دیگر دوام نیاورد وقتی ایران خطوط دفاعی‌اش را در لبنان و سوریه از دست داد. آمریکا نیز دیپلماسی را کنار گذاشت و مسیر حملهٔ نظامی را انتخاب کرد.

خامنه‌ای همچنان بر مواضع خود پافشاری می‌کند، اما این پافشاری نمی‌تواند پنهان کند که ایران در یافتن یک راهبرد تازه درمانده است؛ راهبردی که بتواند با ترغیب آمریکا به معامله، از جنگ آینده جلوگیری کند. تهران باور دارد هنوز کارت‌هایی برای بازی دارد؛ برنامهٔ هسته‌ای هنوز پابرجاست، ذخایر اورانیوم غنی‌شده هنوز وجود دارد، هرچند شاید بخشی از آن زیر آوار باشد. آمریکا و اسرائیل ممکن است حملات بیشتری را مدنظر داشته باشند. چالش ایران این است که دولت ترامپ را قانع کند دیپلماسی بهترین گزینه است.

اما آیا ایران آماده است از خطوط قرمز دیرینه‌اش برای رسیدن به یک توافق عبور کند؟ ایرانیان در این مورد اتفاق‌نظر ندارند. گروهی فزاینده معتقدند دکترین هسته‌ای ایران از همان ابتدا اشتباه بوده و اکنون باید تغییر کند. از سال ۲۰۰۳ ایران دربارهٔ برنامهٔ هسته‌ای خود شفاف بود و همزمان تولید سلاح هسته‌ای را رد می‌کرد. خامنه‌ای حتی فتوایی مذهبی علیه سلاح هسته‌ای صادر کرد. ایران مذاکره کرد و با آژانس همکاری داشت، اما غرب هرگز قانع نشد که اهداف ایران صرفاً صلح‌آمیز است.

ایران تصور می‌کرد گسترش برنامهٔ هسته‌ای آمریکا را وادار خواهد کرد دربارهٔ رفع تحریم‌ها گفت‌وگو کند؛ اما فشار هسته‌ای فقط موجب نگرانی غرب و وضع تحریم‌های بیشتر شد. میلیاردها دلار سرمایه‌گذاری روی برنامهٔ هسته‌ای هیچ دستاورد اقتصادی نداشته و هزینه‌های آن برای کشور پیوسته افزایش یافته است.

دو راه پیش روی برنامهٔ هسته‌ای ایران

1- بازهای هسته‌ای: ساخت سلاح، تنها راه بازدارندگی

بازهای سیاست خارجی و بسیاری از میانه‌روها استدلال می‌کنند ایران باید همان کاری را بکند که از ابتدا باید انجام می‌داد: ساخت مخفیانهٔ سلاح هسته‌ای، همان مسیری که هند، اسرائیل، کرهٔ شمالی و پاکستان پیمودند. حسن خمینی، نوهٔ آیت‌الله خمینی و شخصیتی محبوب و تأثیرگذار، می‌گوید تنها راه رفع نیاز بازدارندگی ایران، سلاح هسته‌ای است. برخی مراجع قم نیز از خامنه‌ای خواسته‌اند فتوای خود علیه سلاح هسته‌ای را تغییر دهد. بسیاری از مردم عادی ـ حتی بخشی از نیروهای مخالف آزادی‌خواه ـ نیز که از تحقیر اخیر ایران خشمگین‌اند، از این رویکرد حمایت می‌کنند.

2- کبوترها: اقتصاد مهم‌تر از بمب است

اما گروه دیگری هشدار می‌دهند که مسیر ساخت بمب فقط به انزوا و درگیری بیشتر منجر می‌شود. به باور آن‌ها ایران باید با کاهش شدید برنامهٔ هسته‌ای در مقابل دریافت یک بستهٔ واقعی از منافع اقتصادی موافقت کند. «کبوترها» می‌گویند ایران نمی‌تواند هم سلاح هسته‌ای داشته باشد و هم رفاه اقتصادی. باید دومی را انتخاب کند و بپذیرد که اولی امنیت نمی‌آورد، بلکه فقر می‌آورد.

بحران آب: تهدیدی که سیاست را زیر سؤال می‌برد

مسعود پزشکیان هشدار داده تهران ممکن است غیرقابل‌سکونت شود. بحران آب به استدلال‌های طرفداران بازگشت به مسیر دیپلماسی وزن بیشتری می‌دهد.

پایان ایدئولوژی مقاومت؟

برای دهه‌ها، «مقاومت» ستون اصلی سیاست داخلی و خارجی جمهوری اسلامی بوده است. اما این ستون ترک خورده و ایرانیان اکنون دربارهٔ پیامدهای آن بحث می‌کنند. آخرین انقلاب بزرگ قرن بیستم وارد مرحله‌ای تازه شده؛ شاید مرحلهٔ پایانی. ایران در حال ورود به دورهٔ گذار است؛ مشابه انتقال چین از دوران مائو به دوران دنگ شیائوپینگ. حاکمان در حال سنجیدن گزینه‌ها هستند و مردم برای «دنگ شیائوپنگ ایرانی» آماده‌اند.

    منبع خبر: اکونومیست فارسی

    این مطلب را با دیگران به اشتراک بگذارید :

    نظرات :

    شما می توانید اولین نفری باشید که برای این مطلب نظر می دهید.

    شما هم نظر دهید

    برای ارائه نظر خود وارد حساب کاربری خود شوید



    پاسخ به سوالات بورسی شما
    Bourse24 Ads 287
    تبلیغ بورس24
    Bourse24 Ads 266
    تبلیغ بورس24
    Bourse24 Ads 271
    تبلیغ بورس24
    Bourse24 Ads 143
    تبلیغ بورس24
    Bourse24 Ads 273
    تبلیغ بورس24
    Bourse24 Ads 208
    تبلیغ بورس24
    Bourse24 Ads 259
    تبلیغ بورس24
    Bourse24 Ads 25
    تبلیغ بورس24
    Bourse24 Ads 27
    تبلیغ بورس24