در روزهایی که بحث واگذاری ۴۲ درصد از سهام تودلی سایپا دوباره داغ شده، یک سناریوی آشنا بار دیگر روی میز آمده است؛ پروژهای قدیمی با یک هدف مشخص و آن پایین آوردن ارزش سهام سایپا از مسیر خبرسازی و القای انصراف خریداران جدی. پروژهای که اینبار هم، مثل دفعات قبل، به نتیجه نرسید.
بورس24 : در روزهایی که بحث واگذاری ۴۲ درصد از سهام تودلی سایپا دوباره داغ شده، یک سناریوی آشنا بار دیگر روی میز آمده است؛ پروژهای قدیمی با یک هدف مشخص و آن پایین آوردن ارزش سهام سایپا از مسیر خبرسازی و القای انصراف خریداران جدی. پروژهای که اینبار هم، مثل دفعات قبل، به نتیجه نرسید.
در چند روز گذشته، برخی اخبار و نقلقولهای بینامونشان در فضای رسانهای دستبهدست شد؛ اخباری که مدعی بودند برخی متقاضیان اصلی، از جمله کرمانموتور یا بابک زنجانی، به دلیل «قیمتگذاری سنگین» از خرید سهام سایپا انصراف دادهاند. حتی رقمسازی هم انجام شد.
اما واقعیت، طبق اعلام رسمی سایپا، مسیر دیگری را نشان میدهد. علیرضا بیاتی، معاون اقتصادی گروه سایپا، صراحتاً اعلام کرده است: «تاکنون ۹ درخواست رسمی برای خرید سهام دریافت شده و هیچکدام از متقاضیان بهصورت رسمی انصراف ندادهاند.» همین یک جمله، عملاً کل پروژه خبرسازی را زیر سؤال برد.
سؤال اصلی اینجاست که اگر سایپا بهزعم برخی «زیانده، بدهکار و بدون جذابیت» است، چرا این حجم از رقابت و تلاش برای حذف رقبا شکل گرفته؟ پاسخ را باید در واقعیتهای کمتر گفتهشده دید.
سایپا فارغ از آنکه بنگاه دولتی است، فقط یک کارخانه خودروسازی نیست. این شرکت عملا یک هلدینگ صنعتی با داراییهای گسترده و متنوع است؛ از زمینها و املاک ارزشمند در نقاط استراتژیک گرفته تا سهامداری در دهها شرکت قطعهسازی، خدماتی، لجستیکی و مالی. بخش قابلتوجهی از این داراییها یا هنوز بهروز ارزشگذاری نشدهاند.
از سوی دیگر، زنجیره تأمین سایپا یکی از مهمترین مزیتهای رقابتی آن است. شبکهای که صدها شرکت قطعهساز و خدماتی را در بر میگیرد و دسترسی به آن، برای هر سرمایهگذار صنعتی، یک اهرم قدرت محسوب میشود. در اختیار گرفتن سایپا، یعنی دسترسی به یک اکوسیستم آماده، نه شروع از نقطه صفر.
همین واقعیتهاست که باعث شده برخلاف فضاسازیها، صف متقاضیان خالی نشود. حضور ۹ خواستگار رسمی، آن هم در شرایطی که صنعت خودرو تحت فشار قیمتگذاری دستوری و محدودیتهای خاص قرار دارد، اتفاق کوچکی نیست. این حضور نشان میدهد سایپا یک دارایی استراتژیک است؛ داراییای که برخی ترجیح میدهند آن را ارزان بخرند.
نکته قابلتوجه اینجاست که همه متقاضیان الزاماً خودروساز نیستند. برای بخشی از خریداران، سایپا یک پلتفرم اقتصادی و صنعتی است؛ مجموعهای با نفوذ بالا در زنجیره تولید، بازار سرمایه، اشتغال و حتی سیاستگذاری صنعتی. طبیعی است که در چنین شرایطی، حذف رقبا از مسیر جنگ روانی، به گزینهای جذاب تبدیل شود.
اما تجربه نشان داده این مسیر بهسادگی جواب نمیدهد. بازار، برخلاف شایعات، به دادههای رسمی واکنش نشان میدهد و اعلام موضع شفاف سایپا، عملاً بازی را به هم زده است. به خصوص اینکه ارزش سهام سایپا طی ماههای گذشته روند روبه رشدی داشته است.
خساپا در بازههای مختلف زمانی بازدهی قابلتوجهی ثبت کرده است. ۵۱ درصد در سهماهه، ۲۰ درصد در ششماهه، ۶۳ درصد در نهماهه و ۶۵ درصد در یکسال. این الگو نشان میدهد که رشد سهم تنها محدود به یک مقطع هیجانی نبوده و در بازههای مختلف تداوم داشته است.
بنابراین آنچه امروز درباره سایپا جریان دارد، فقط یک معامله سهام نیست؛ جنگی است میان واقعیتهای اقتصادی و پروژههای رسانهای. تا اینجا، کفه ترازو به نفع واقعیت سنگینتر بوده است. سایپا نه بیخواستگار مانده و نه ارزشش با چند خبرسازی پایین آمده؛ و همین، دلیل اصلی نگرانی برخی رقباست.














نظرات :
شما می توانید اولین نفری باشید که برای این مطلب نظر می دهید.