طی چند روز اخیر ، اظهار نظرهایی در قالب مصاحبه و مقاله در انتقاد به رئیس جمهوری، معطوف به "عدم ناتمام گذاشتن سفر به مقر سازمان ملل متحد، و بازگشت به ایران" مطرح شده است.
به گزارش خبرگزاری خبرآنلاین؛ طی چند روز اخیر ، اظهار نظرهایی در قالب مصاحبه و مقاله در انتقاد به رئیس جمهوری، معطوف به "عدم ناتمام گذاشتن سفر به مقر سازمان ملل متحد، و بازگشت به ایران" مطرح شده است. بنظرم، در این خصوص نکات قابل تاملی خطاب به قائلان به این نظر، لازم به ذکر است که در پی می آید:
بطور كلی ، نشان دادن حساسیت خاص در خصوص وقوع حوادث غیر مترقبه، توسط روسا و یا مقامات عالیرتبه دولت ها، (همانطور كه جناب شریعتمداری هم اشاره كردند) امری مرسوم است، نظیر بازگشت بلافاصله به كشور جهت مدیریت و رسیدگی به یك فاجعه یا حادثه خاص، لیكن؛ مستحضرید كه؛
اول، اجلاس ملل متحد، فرصتی غیر قابل تكرار تا یكسال بعد میباشد، و تقریبا اكثر مقامات درجه اول دنیا را میتوان طَی چند روز، در مقر ملل متحد ملاقات كرد،
به جرات میتوان گفت، مجموع ملاقاتهایی كه در چنین مكان و محدوده زمانی ، میتوان با مقامات عالیرتبه داشت، در شرایط عادی نیازمند چندین ماه زمان و هماهنگی بسیار و هزینه بسیار است، ضمن اینكه اینچنین بٌرد و تأثیر و پوششی هم ندارد، و مهمتر اینكه امكان تعاقب و اتصال با دیگر ملاقاتها و اجرای یك پلان كامل دیپلماتیك در همین مكان و زمان فشرده چند روزه نیز فراهم است كه در غیر این شرایط، دست نیافتنی است،
دوم اینكه، ایران و دولت ایران، در یك موقعیت بسیار حساس است از جمله اینكه در خصوص برجام، از دو ماه قبل، برای پیگیری مذاكرات و توافقات ، برنامه ریزی شده بود كه در سطح سران و وزرا، موضوع تعقیب و دنبال شود، لذا ترك ان مكان و زمان، تقریبا غیر قابل جبران بود،
سوم، مقایسه وضعیت یك فاجعه داخلی، كه لاجرم نیازمند مدیریت بحران از داخل كشور است، با یك فاجعه برونمرزی، انهم در شرایطی كه دولت مقابل،(سعودی) حتی به مدیركل وزارت خارجه اجازه ورود نمیدهد، و سفیر را نمیپذیرد و نماینده عالی رهبری را در حد یك پیغام دهنده از سوی وزیر كشورش، میپذیرد، بنظرم چندان مقایسه مناسبی نباشد.
سعودی هنوز اقای صادقی را نپذیرفته، اوحدی را تحویل نمیگیرد و اقای قاضی عسكر را در حد یك نماینده، تحویل گرفت، و أصلا نه راه میدهد كسی را و نه اجازه اقدام به مسئولان و حتی پزشكان ایرانی در مكه و عربستان میدهد.
حال، فرض كنیم جناب روحانی و یا ظریف به تهران بازمی گشتند، ، خوب، چه كار می توانستند بكنند كه دولت و معاونان وزارت خارجه نمی توانستند بكنند، و أصلا چه خاصیتی داشت بازگشت زود موعد انها، بجز یك حركت سمبولیك؟
این در حالی است كه، تمام توجه رسانه ها و أفكار عمومی الان در نیویورك است و من فكر می كنم كه حتی اگر در چنین زمانی، اقای روحانی یا هر رئیس جمهور دیگری اگر تهران بود، عاقلانه تَر بود كه خود را به مقر ملل متحد میرساند، و از ان تریبون و از ان موقعیت برای افشای جنایت سعودی ، و اعتراض به كارشكنی های ریاض، و وارد اوردن فشار به دولت جنایتكار سعودی، رایزنی با روسای دولتهای إسلامی و دهها اقدام منطقی دیگر كه میتوان از ان موقعیت بهره برد، مبادرت می كردند.
اگر بنده بخواهم یك نقد به رفتار رئیس جمهور و وزیرخارحه در این خصوص داشته باشم، قطعا این نخواهد بود كه ، چرا اقایان سفر را ناتمام نگذاشته و بازنگشته اند، بلكه این بود كه چرا انگونه كه ثقل و عظمت جنایت إیجاب می كرد، موضع نگرفته، و از شرایط مناسب و تریبون ها و ظرفیت های سیاسی و حقوقی، جهت وارد اوردن فشار بر دولت بی كفایت و شرور سعودی، بیشتر بهره نگرفتند؟ در واقع، سطح و كیفیت موضع گیری و اقدامات دیپلماتیك ایشان، پایین تَر از انتظار و ضرورت بود.
انتقاد دیگر اینكه، جناب رئیس جمهور و دولت، نمی بایست انفعالی برخورد می كردند و لزومی به بیان اینکه سفر رئیس جمهور نیمه تمام مانده نبود. چون، اولا كه سفر ایشان تا هفتم مهر برنامه ریزی شده بود، یعنی اینكه، ایشان در واقع فقط یک روز یا کمی کمتر از یک روز زودتر نیویورك را ترك می کنند و دیگر اینكه، أصلا ضرورتی نداشت كه ایشان تحت تأثیر جوی که منتقدین و رسانه ها بوجود آورده بودند قرار بگیرند، و اهتمام خود را نسبت به فاجعه، از طریق بازگشت زودهنگام برای شركت در تشییع جنازه ، نشان دهند، بلكه، كافی بود چند ملاقات خاص با مقامات همطراز و مؤثر در جهان اسلام و محیط بین الملل ، و یك گفتگوی رسانه ای ویژه با رسانه های پر اثر، و نیز دادن بیانیه رسمی در تشریح فاجعه، و حتی بازكردن یك فایل حقوقی خاص برای این موضوع در مجمع عمومی و در بین كشورهای إسلامی و از این قبیل اقدامات انجام می دادند که در این صورت بنظرم بسیار مؤثر تَر از بارگشت زودهنگام بمدت چند ساعت می بود.
کارشناس مسائل بین الملل و پژوهش های استراتژیک
نظرات :
شما می توانید اولین نفری باشید که برای این مطلب نظر می دهید.