یک رفتار شناس جنسی با اشاره به اینکه خیانت جنسی را نمی توان با آموزه های دینی توجیه کرد گفت: کسی که تعاملی را با یک نا محرم با انگیزه غیر مشروع آغاز می کند بدون شک اولین قدم را برداشته و تضمینی برای آنکه مکالمه و تعامل جنسی میان آنها برقرار نشود وجود ندارد.
نمی توان از آموزه های دینی دستاویزی درست کرد و امر خیانت را موجه نمود. متاسفانه امروزه برخی از افراد که در جهت ارتقاء سطح آگاهی دینی مردم تلاش می کنند دانسته و یا ندانسته به این موضوع دامن می زنند و توصیه هایی غیر علمی را بالاخص به زنان می کنند که حتما و در هر شرایطی همسرانشان را از نظر جنسی تطمیع کنند و اگر نکنند اتفاقات بدی منتظر آنان است، و آسیبهای جدی به زندگی زناشویی و استحکام خانواده خواهد خورد مانند لغزش مردان و گرایش آنها به محرک های جنسی خارج از خانه! اما واقعیت از دید بنده این است که مساله "خیانت جنسی” هیچ ارتباطی به بحث تمکین یا عدم تمکین جنسی ندارد. مضافا، بنده این نوع تفکر که "عدم تمکین زن، مرد را به خیانت می کشد”، مستقیما اهانت جنسی به مردان می دانم؛ چون مردان را موجودات جنسی غیر قابل کنترل و بدون قدرت مدیریت جنسی نمیدانم. آیا مردان موجودات صرفا تناسلی هستند؟ آیا آنها قادر نیستند تمایلات، علایق و نیازهای جنسی خود را مدیریت و در حریم خانواده کانالیزه کنند؟!
وی افزود: متاسفانه ما در حال حاضر تنها با مساله خیانت توسط مردان رو به رو نیستیم بلکه این مساله در مورد زنان هم هشدار دهنده شده است و ما با زنانی مواجه ایم که به همسرانشان خیانت می کنند صرفا به این دلیل که شوهر نیاز جنسی زن را برآورده نمی کند!
زن و مرد با هیچ توجیهی نمی توانند از حریم های اخلاقی خود صرف نیاز جنسی خارج شوند
مایلم به دو بحث در این زمینه اشاره کنم. اول این سوال مطرح است که آیا این دو نفر واقعا محرک همدیگر هستند؟ آیا به همدیگر کشش جنسی دارند؟ آیا از نظر جذابیت های جنسی همدیگر را قبول دارند؟ اگر جواب این سوالات مثبت باشد مطمئن باشید این زوج تا حد قابل قبول از کنار هم بودن آرامش پیدا می کنند و راضی هستند و هیچ گاه به جدایی فکر نمی کنند چون تعاملات جنسی آنها (نه صرفا روابط تناسلی) خوشایند و رضایت بخش خواهد بود؛ در این شرایط ما بقی شرایط آنها شاید خیلی اثر گذار نباشند اینکه آنها از نظر اقتصادی در چه سطحی هستند و یا خانواده های آنها با هم سازگار هستند یا نه؟ بهر حال این دو نفر به عنوان زوج عامل آرامش، شادی و لذت همدیگر در زندگی هستند.
این رفتار شناس جنسی با اشاره به اینکه از نظر من دلیل این سناریوی فرهنگی نگاه ابزاری به زن است ادامه داد: دومین بحث همانطور که اشاره کردم نگاه جنسی تناسلی صرف به مرد است. به این معنی که اگر مردی با همسر خودش نتواند امیال جنسی خود را پاسخ دهد و هیجانات جنسی خود را ارضاء کند بالاخره باید کسی و یا شرایطی را داشته باشد تا این هیجانات تخلیه شود! این یک کچ فهمی است و فقط هم در فرهنگ ما پررنگتر هست. این باور که مرد نیازهای غیر قابل کنترل جنسی دارد و به همین دلیل هم باید ازدواج کند که هر وقت نیازی داشت به سراغ زن خود برود و زن هم مجبور است که پاسخ دهد یک نگاه اهانت آمیز به مردان است.
مرقاتی خویی با اشاره به اینکه هر اطلاعاتی می تواند با سوء تعبیرات نادرست تفسیر شود تصریح کرد: به طور نمونه ما در کشور خودمان حتی از متخصصین می شنویم که اگر مردان به نیازهای جنسی خود پاسخ ندهند؛ بیماری هایی در حوزه جنسی آنها را تهدید کند.
ولی در علم رفتارهای جنسی براین موضوع تآکید نشده است و مستند قابل اعتمادی وجود ندارد مبنی بر اینکه اگر مردی نیازهای جنسی خود را به موقع و سریع پاسخ نداد به بیماری های متعددی در ارگان های باروری-جنسی و یا روانی-روحی مبتلا می شود. بر اینکه روابط جنسی سالم، خوشایند و لذت بخش بین زوجین از بروز برخی بیماری ها پیشگیری میکند؛ مکانیسم دفاعی بدن را تقویت میکند و حتی لانگویتی یعنی به طول عمر کمک میکند مستند وجود دارد اما اینکه فقدان رابطه جنسی بیماری تولید کند، حداقل من نمیدانم! در کشور ما نگاه مردم به مسایل زناشویی نگاه تناسلی است من به عنوان یک رفتار شناس جنسی این نگاه را ندارم و معتقدم یک مرد می تواند با معاشقه با همسرش همان لذتی را تجربه کند که از روابط تناسلی محض می برد.
وی نگاه تناسلی به مردان را توهین به آنان دانست و افزود: مردان هم موجودات جنسی هستند که فکر می کنند موضوعات جنسی خودشان رامدیریت، کنترل وکانالیزه می کنند. آنها بر روی همسرشان تمرکز می کنند هر آنچه از نظر عشق جنسی دارند را به همسرشان می دهند و از همسرشان پاداش عاشقانه و مهرآمیز دریافت میکنند. افرادی که به همسرانشان خیانت می کنند به اخلاق جنسی اشراف و باور ندارند و از اخلاق یا کدهای دینی برای سلامت و خوشایندی زندگی زناشویی شان استفاده نمی کنند.این افراد در هر شرایط دیگری و با هر فرد دیگری هم ازدواج کنند دور از ذهن نیست که خیانت کار باشند. به عبارت دیگر فرد خیانت کار، در ابعاد دیگر عملکرد اجتماعی و یا فردی خود نیز خطاهایی را مرتکب شده است.
این رفتار شناس جنسی تاکید کرد: افرادی که با دیدن یک خانم شروع به صحبت های حاشیه ای غیر ضروری و نهایتا خیانت می کنند اگر به حریم جنسی خود آگاه بودند و احترام به حریم دیگران و خطوط قرمزها را می شناختند اصلا در مسیر خیانت زناشویی شاید قرار نمی گرفتند.
فرقی نمی کند چه زن و چه مرد وقتی مکالمه ممنوعه ای را آغاز می کند نشانگر بی تعهدی به رابطه زندگی زناشویی خودش و هجوم و اهانت به کدهای ارزشی است. فردی که اولین قدم تعهد را شکسته قطعا مکالمات دو نفر به سمت مکالمات محرک آسیب زا کشیده می شود؛ اگر چه در ابتدای امر صحبت ها عادی به نظر می رسد و گفته می شود دوستی معمولی است اما خیانت می تواند نتیجه همان قدم و شروع اولیه باشد و حریم و احترام جنسی شکسته می شود.
با طرح این موضوع اینگونه تعبیر نشود که انسان در خیانت اراده ایی ندارد و با آغاز یک تعامل ممنوعه خود را در مسیر خیانت و در مقابل عملی انجام شده میبیند!خیر هر فردی با انگیزه مشخص وارد تعامل با جنس مقابل می شود و با آگاهی از پیامد رفتارش رابطه را ادامه می دهد؛ و این دلیل من آن فرد را خیانتکار می نامم چون به با آگاهی مرتکب این خطا می شود. مردی که برای آغاز صحبت با زنی در همان اول پیشنهاد صیغه محرمیت می کند تا مکالمه آنها صورت شرعی پیدا کند آیا نمیداند پیامد این تعامل چیست و چه خواهد شد؟ آیا دو همکار که برای موضوع کاری با همدیگر تعامل دارند هم صیغه محرمیت می خوانند؟!
وی تصریح کرد: بنابراین بسیاری از افراد با شکستن حریم ها و عدم توجه به کدهای اخلاقی و دینی و سوء استفاده از آموزه های دینی به زندگی زناشویی خود خیانت می کنند. همان دین که مجوز ازدواج موقت و یا مجدد را صادر کرده است اولین توصیه ها در پیوند زناشویی را صداقت، اعتماد دوطرفه، مودت، احترام به کرامت انسانی، رعایت حقوق همسر و فرزندان، و …. قرار داده است. اولین علامت خیانت به زندگی زناشویی پنهانکاری، دروغگویی، پرخاشگری و خشونت، طرد همسر و فرزند، نادیده گرفتن حقوق جنسی همسر….است. پس خیانت به همسر نه توجیه دینی و نه علمی دارد.
نظرات :
شما می توانید اولین نفری باشید که برای این مطلب نظر می دهید.