سناریوی منطقی این است که اگر قرار به مذاکره نیست و فشار حداکثری در پیش است، سیاستگذار دست از سرکوب دلار توافقی برداشته و به سرعت شاهد نزدیک شدن نرخ دلار رسمی به دلار غیررسمی باشیم. در این شرایط بازار هم می‌تواند فضای بهتری داشته باشد و عقب‌افتادگی خود نسبت به سایر بازارها را جبران کند اما بواسطه ریسک‌های سیاسی فضا کمی مبهم و پرچالش خواهد بود؛ به‌خصوص که هنوز آن اعتماد از دست‌رفته به بازار، برنگشته است.
1) پیش‌بینی بازار ...
بورس24 : بورس تهران معاملات بیست و یکمین روز بهمن را متعادل و با رگه‌هایی از تقاضا آغاز کرد و در این بین تحرکات مثبت در دو گروه پالایشی و خودرویی به عنوان دو بازوی موثر بازار نقش بااهمیتی در تقویت روحیه معامله‌گران داشت و لذا با فاصله گرفتن از دقایق ابتدایی، رفته‌رفته طرف تقاضا سر و شکل بهتری به ویژه در سهام شرکتهای دلاری گرفت. اما با نزدیک شدن به زمان گشایش معاملات صندوق‌های طلا، طیفی از معامله‌گرانی که قصد خرید این صندوق‌ها را داشتند، در راستای تامین منابع در مسیر عرضه سهام قرار گرفتند و لذا در نیمه دوم بازار، فشار فروش بالا گرفت و حدود 80 درصد از نمادها سرخ‌پوش شده و بسیاری در سطوحی پائین‌تر از قیمت‌های پایانی به کار خود خاتمه دادند. البته شاخص کل حدود 17 هزار واحد افزایش ارتفاع داشت و از ابتدای کانال 2.8 میلیون فاصله گرفت اما سرخ‌پوش شدن شاخص هم‌وزن (کاهش 0.4 درصدی) به وضوح نشان می‌دهد که بازار یکشنبه حال و روز چندان خوشی نداشته است. ارزش معاملات تحت تاثیر زد و خورد جدی معامله‌گران در نیمه دوم بازار، با رشد 25 درصدی به 12.5 همت رسید و رقمی بالغ بر 1.1 همت از پرتفوی حقیقی‌ها به سبد حقوقی‌ها منتقل شد.
به شکل واضحی شاهد تمرکز ویژه معامله‌گران روی مباحث سیاسی و تبعات اظهارنظرها و واکنش‌های طرفین ماجرا هستیم و این بازی هم از سه‌شنبه شب رنگ دیگری گرفته است. ابتدا نگاهی به اظهارات ترامپ و نکات آن داشته باشیم. اول اینکه، او لحن بسیار آرام و محترمانه‌ای داشت. این لحن تا پیش از اظهارات روز جمعه مقام معظم رهبری، مایه امیدواری بود ! اما به نظر (فعلا) باید بحث مذاکره و توافق را فراموش شده قلمداد کنیم. دوم اینکه، هنوز فرمان اجرایی صادر نشده و صرفا یک یادداشت یا توصینامه امضاء شده و حتی زمان اجرای آن مشخص نیست.
سوم اینکه، تاکید ترامپ صرفا روی مسائل هسته‌ای بود و چند بار این موضوع را در صحبت‌های خود تکرار کرد و اشاره‌ای به سایر موارد نظیر موشک و منطقه و ... نداشت و نکته آخر، پیشنهاد مذاکره با رئیس‌جمهور و تماس احتمالی او با سران کشور بود. به نظر تا به اینجای قضیه وضعیت خیلی بد نبود ... اما یک مشکل در این بین وجود دارد و آنهم اینکه یادداشت ترامپ با گفتارش یکی نبود. به نظر بد نیست، نگاهی به خلاصه این یادداشت داشته باشیم. این فرمان دقیقا شامل چه مفادی است و چه بخش‌هایی از اقتصاد ایران را هدف می‌گیرد ؟
در بخش مقدمه این دستور آمده که فشار حداکثری با هدف «جلوگیری از دستیابی ایران به سلاح هسته‌ای و مقابله با نفوذ مخرب ایران» انجام می‌شود. در این فرمان ایران «بزرگ‌ترین حامی دولتی تروریسم در جهان» خوانده شده که از سال ۱۳۵۷ خصومت خود را با آمریکا، متحدان و شرکای آن اعلام کرده است. بعد از مقدمه، در بخش ۱ این دستور سیاست کلی ایالات متحده در قبال ایران ترسیم شده است. در این قسمت آمده: «سیاست آمریکا این است که ایران از دستیابی به سلاح هسته‌ای و موشک‌های بالستیک قاره‌پیما محروم شود، شبکه و کارزار تجاوزگری منطقه‌ای ایران خنثی شود، سپاه پاسداران و نیروهای نیابتی آن مختل شوند.»
در بخش ۲، وظایف چندین نهاد دولتی آمریکا بدین شکل معین شده است: فوراً تحریم‌های اجرایی علیه تمامی افرادی که شواهدی از نقض یکی از تحریم‌های مربوط به ایران دارند، اعمال شود. اقدامات بازدارنده علیه ایران را در گروه ویژه اقدام مالی (FATF) حفظ شود. معافیت‌های تحریمی به‌ویژه آنهایی که به ایران تسهیلات اقتصادی یا مالی ارائه می‌کنند، لغو یا اصلاح شود؛ از جمله معافیت‌های مرتبط با پروژه بندر چابهار. یک کارزار اجرایی گسترده و مستمر، برای رساندن صادرات نفت ایران به صفر اجرا شود. این بند شامل جلوگیری از صادرات نفت خام ایران به چین می‌شود. یک کارزار دیپلماتیک بین‌المللی برای انزوای ایران در جهان، از جمله در سازمان‌های بین‌المللی، رهبری شود. همچنین از تردد آزادانه یا پناه گرفتن سپاه پاسداران یا نیروهای نیابتی در خارج از مرزهای ایران باید جلوگیری شود.
اقداماتی فوری انجام شود تا سیستم مالی عراق برای دور زدن تحریم‌های ایران مورد استفاده قرار نگیرد و کشورهای حوزه خلیج‌فارس به عنوان مراکز ترانزیتی برای فرار از تحریم‌ها عمل نکنند. با متحدان کلیدی برای اجرای «مکانیسم ماشه» و بازگرداندن تحریم‌های بین‌المللی علیه ایران همکاری شود. از تمامی ابزارهای قانونی، نظارتی و سایبری برای تحقیقات و جلوگیری از اقدامات ایران در حوزه‌های جاسوسی، دسترسی به اطلاعات حساس، تخریب زیرساخت‌های حیاتی آمریکا، فرار از تحریم‌ها، حمایت از تروریسم، نفوذ مخرب خارجی و تهدید آزادی بیان محافظت‌شده توسط متمم اول قانون اساسی ایالات متحده، استفاده شود؛ از جمله اقدامات مرتبط با گسترش یهودستیزی.
همین یادداشت کافی بود تا روز جمعه شاهد موضع‌گیری سفت و سخت رهبر معظم انقلاب باشیم. "ایشان فرمودند، با چنین دولتی [آمریکا] نباید مذاکره کرد. ما در دهه ۹۰ با آمریکا مذاکره کردیم حدود ۲ سال یک معاهده‌ای هم تشکیل شد. طرف ایرانی به طرف مقابل خیلی امتیاز داد اما همان معاهده را آمریکایی‌ها عمل نکردند. همین شخصی که الان سر کار است، معاهده را پاره کرد." به نظر کار کمی سخت شد، هر چند که هنوز نمی‌توان به طور قطعی گفت که راه مذاکره بسته شده اما اگر وقوع چنین احتمالی را تا هفته گذشته 30 درصد می‌دانستیم، امروز کمتر از 10 و حتی زیر 5 درصد می‌دانیم. البته یک نکته ریزی هم در فرمایشات رهبری وجود داشت و آنهم اینکه اشاره‌ای به افعال مجرمانه ترامپ از جمله ترور فرمانده نظامی ارشد ایران نشد و به نوعی انتهای این ماجرا باز گذاشته شد ! اما تکلیف اهالی بازار چیست ؟ به نظر 3 سناریو پیش روی بازار تعریف می‌شود که در ادامه به بررسی آنها خواهیم پرداخت ...
بدترین سناریو این است که هیچ‌یک از طرفین از مواضع خود کوتاه نمی‌آیند و به سمت فشار حداکثری هم از خارج و هم از داخل کشور حرکت می‌کنیم. در این شرایط دلار و طلا رشد می‌کنند (که البته بخشی از این رشد طی روزهای اخیر محقق شده) و دولت هم در راستای کنترل فضا دست به سرکوب دلار توافقی می‌زند (که تا امروز هم همین اتفاق رخ داده). این بدترین و افتضاح‌ترین سناریوی ممکن است که باعث فرار نقدینگی از بورس و سرازیر شدن آن به بازارهای سفته‌بازی می‌شود. احتمال وقوع این سناریو را ...
نظرات :
شما می توانید اولین نفری باشید که برای این مطلب نظر می دهید.