معاون رئیسجمهور، جی.دی. ونس، که اکنون هم بانفوذ است و هم محبوب، گرایشی انزواطلبانه دارد و از هر چیزی مرتبط با اسرائیل پرهیز میکند. رئیس دفتر کاخ سفید، سوزی وایلس، کلاً وارد موضوعات سیاست خارجی نمیشود و وزیر خارجه، مارکو روبیو، نیز عملاً نفوذی ندارد. بدینگونه بود که نتانیاهو و درمر راه خود را به سمت والتز پیدا کردند – یک جمهوریخواه کلاسیک، بازِ تندرو، و چهرهای پرابهت.

بورس24 : معاون رئیسجمهور، جی.دی. ونس، که اکنون هم بانفوذ است و هم محبوب، گرایشی انزواطلبانه دارد و از هر چیزی مرتبط با اسرائیل پرهیز میکند. رئیس دفتر کاخ سفید، سوزی وایلس، کلاً وارد موضوعات سیاست خارجی نمیشود و وزیر خارجه، مارکو روبیو، نیز عملاً نفوذی ندارد. بدینگونه بود که نتانیاهو و درمر راه خود را به سمت والتز پیدا کردند – یک جمهوریخواه کلاسیک، بازِ تندرو، و چهرهای پرابهت.
نتانیاهو و درمر: جستجوی بیوقفه برای نفوذ در کاخ سفید
هاآرتص در مطلبی به قلم حییم لوینسون نوشت: نتانیاهو و درمر خود را رؤسای جمهور سایه آمریکا میدانستند – تا وقتی ترامپ والتز را اخراج کرد.
سرشار از غرور و خودبزرگبینی، نتانیاهو و دست راستش ران درمر به دنبال فردی از درون دولت ترامپ میگشتند – یک بازِ سنتی جمهوریخواه – تا از طریق او راه خود را به دفتر بیضی کاخ سفید باز کنند و بر استراتژی خاورمیانهای آمریکا تأثیر بگذارند.
رئیسجمهور آمریکا، دونالد ترامپ، چندان عجلهای برای تکذیب گزارشهایی نداشت که مدعی بودند یکی از دلایل اخراج مشاور امنیت ملی، مایک والتز، هماهنگی بیشازحد او با نخستوزیر اسرائیل، بنیامین نتانیاهو، بود؛ کسی که گفته میشود تلاش داشته ایالات متحده را به جنگی با ایران بکشاند که ترامپ علاقهای به آن نداشت
نتانیاهو بود که روز شنبه در روز مقدس شبات بیانیهای برای تکذیب این گزارش منتشر کرد، اما با نهایت احترام به این اقدام، پاسخ معنادارتر، سکوت ترامپ بود.
سکوت معنادار ترامپ: پیامی تلخ برای نخستوزیر اسرائیل
عدم تکذیب رئیسجمهور نشان میدهد که غرور و خودبزرگبینی نتانیاهو و وزیر امور راهبردیاش ران درمر – که خود را رؤسای جمهور سایه ایالات متحده میپندارند – بار دیگر به ضررشان تمام شده است.
از همان لحظهای که ترامپ تیم اطراف خود را نهایی کرد، نتانیاهو و دست راستش درمر به دنبال گوش شنوایی میگشتند. این تاکتیک همیشگی درمر است: شناسایی فردی از درون کاخ سفید که از طریق او بتوانند خود را به مرکز قدرت در واشنگتن برسانند.
اما آنها شناختی از استیو ویتکاف، نماینده ترامپ نداشتند – تاجری که با قطر نیز سروکار داشته و تحملی برای سخنرانیهای طولانی و تحلیلهای ژئوپولیتیکی محبوب نتانیاهو و درمر ندارد.
معاون رئیسجمهور، جی.دی. ونس، که اکنون هم بانفوذ است و هم محبوب، گرایشی انزواطلبانه دارد و از هر چیزی مرتبط با اسرائیل پرهیز میکند. رئیس دفتر کاخ سفید، سوزی وایلس، کلاً وارد موضوعات سیاست خارجی نمیشود و وزیر خارجه، مارکو روبیو، نیز عملاً نفوذی ندارد.
بدینگونه بود که نتانیاهو و درمر راه خود را به سمت والتز پیدا کردند – یک جمهوریخواه کلاسیک، بازِ تندرو، و چهرهای پرابهت.
نکتهای که بهطرز چشمگیری در تکذیبیه نتانیاهو غایب بود، پاسخ به این سؤال کلیدی بود: آیا درمر واقعاً با والتز صحبت کرده و پشت سر رئیسجمهور، استراتژیای ضدایرانی هماهنگ کرده است؟
تغییر لحن دولت آمریکا نسبت به نتانیاهو، از همان دیدار عجولانه و گیجکننده وی با ترامپ در ایام عید فصح مشهود بود.
در نخستین دیدارشان در فوریه، ترامپ هدیهای سیاسی به نتانیاهو داد – طرح موسوم به «ریویرا غزه»، که به او کمک کرد بودجه دولت را تصویب کند و ایتمار بنگویر، وزیر امنیت ملی را بازگرداند.
اما در دیدار دوم، پیام کاملاً متفاوت بود: آغاز مذاکرات مستقیم آمریکا با ایران.
داستان اخراج والتز، تنها شکست نتانیاهو در آن دیدار را برجستهتر کرد.
برخلاف دیانای سیاسی روسای جمهور پیشین جمهوریخواه (بوش پدر و پسر)، ترامپ رئیسجمهوری صلحطلب است. گفتارش شاید تند باشد، اما در عمل، میلی به جنگ ندارد و تنها در پی توافقات صلح است. در چنین شرایطی، دامنه مانور نتانیاهو بهشدت محدود است.
ترامپ هفته آینده به منطقه سفر خواهد کرد. در دوره اول ریاستجمهوریاش، سفر خارجیاش را با عربستان سعودی آغاز کرد و از آنجا به اسرائیل، بیتلحم و سپس اجلاس جی۷ در ایتالیا رفت.
معادله جدید خاورمیانه: چرا قطر جای اسرائیل را در برنامه سفر ترامپ گرفت؟
اما در دوره دوم نیز، گرچه سفرش از ریاض آغاز میشود (پس از سفر غیرمنتظره به واتیکان برای شرکت در مراسم خاکسپاری پاپ)، اینبار نامی از اسرائیل در فهرست مقصدهایش نیست.
ترامپ از ریاض به ابوظبی و سپس به دوحه خواهد رفت. نتانیاهو خط خورده؛ امیر قطر جایگزین شده است.
یکی از سناتورهای ارشد جمهوریخواه نزدیک به ترامپ، در گفتوگویی با یکی از اعضای کنست گفته: «اصلاً چرا باید به اسرائیل برود؟»
واقعاً هم دلیلی ندارد. ترامپ به دنبال دستاورد است و فعلاً نتانیاهو چیزی برای ارائه ندارد.
در مقابل، کشورهای حوزه خلیجفارس حرفهای زیادی برای گفتن دارند – از جمله قراردادهای بزرگ هواپیمایی.
هواپیمایی قطر اکنون یکی از ایرلاینهای در حال رشد جهان است. ناوگان آن شامل ۲۴۹ هواپیماست (در مقایسه با ۴۷ فروند ناوگان «ال عال» اسرائیل).
این شرکت قبلاً ۱۹۹ هواپیمای دیگر سفارش داده و اکنون مشغول مذاکرات برای خرید دهها جت مسافربری بزرگ است؛ قراردادی کلان که یا به بوئینگ خواهد رسید یا به ایرباس.
اعلام برنده این مناقصه به اواخر ماه مه موکول شده است – شاید به این امید که این معامله بهعنوان «جایزه» برای سفر ترامپ به دوحه اعلام شود.
این خبر خوبی برای طبقه کارگر آمریکاست و اثباتی قاطع بر موفقیت سیاستهای تعرفهای ترامپ.
مدیرعامل هواپیمایی قطر، بدر المیر، در مصاحبهای در هفته گذشته وقتی درباره ارتباطش با کاخ سفید در این قرارداد پرسیده شد، پاسخ داد: «پیامهایی دریافت میکنیم، مشخصاً. معاملهای عظیم است. از آمریکا و اروپا تماس میگیرند.»
او با لبخندی بزرگ افزود: «فقط میخواهند بدانند این معامله چه زمانی «بلند میشود» (take off).»
هفته گذشته، پیش از ورود پدرش، اریک ترامپ به دوحه رفت تا قرارداد ۳ میلیارد دلاری برای تأسیس مجموعه بینالمللی گلف را اعلام کند – اقدامی که قطعاً به نفع سفر آتی پدرش خواهد بود.
قطر اکنون در حال توسعه منطقهای تازه در نیمساعتی دوحه است که قرار است به جاذبهای توریستی جهانی بدل شود. این مجموعه شامل پارکهای تفریحی، آبی، مجموعه گلف ترامپ، اسکلههای قایقرانی و امکانات بسیار دیگری خواهد بود.
مدل کار به این صورت است: یک شرکت دولتی قطری توسعه منطقه را بر عهده دارد، یک شرکت سعودی زیرساختها را میسازد و ترامپ، بدون سرمایهگذاری حتی یک دلار، نام و تجربه مدیریتی خود در حوزه گلف را وارد پروژه میکند.
فساد؟ مسئلهدار؟ چه کسی اهمیت میدهد؟ مردم آمریکا رأی دادهاند، و در این بازی پرپول، اسرائیل چیزی برای ارائه ندارد.
علاوه بر پول، شرکای ترامپ در خلیجفارس در این سفر با او درباره مسائل مربوط به نوار غزه و بحران رو به رشد آنجا نیز گفتوگو خواهند کرد. آنها امیدوارند با گشودن کیفهای پولشان برای سرمایهگذاری در آمریکا، دل ترامپ را نسبت به ابتکاراتشان در منطقه بهدست آورند.
پیشنهاد روی میز بیش از یک سال است که مطرح شده:
آزادی گروگانها، پایان جنگ، عقبنشینی حماس، و سپردن کنترل غزه به کشورهای عربی که تضمین دهند جنگی دوباره درنمیگیرد، در کنار سرمایهگذاری در بازسازی غزه.
اما نتانیاهو این طرح را رد میکند، چون معنای مستقیم آن، ترک ائتلاف از سوی احزاب اسموتریچ و بنگویر خواهد بود. همانطور که میدانیم، حفظ کرسی نخستوزیری برای او مهمتر از سرنوشت گروگانهاست.
تا صبح یکشنبه، هیچ تغییری در بنبست موجود بر سر توافق گروگانها حاصل نشده بود.
تنها امید این است که ترامپ در دیدار با دوستان ثروتمندش در ریاض، ابوظبی و دوحه به این نتیجه برسد که باید شخصاً وارد عمل شود و نتانیاهو را وادار کند که دیگر به ران درمر اجازه ندهد همه طرحها را وتو کند و نخستوزیر اسرائیل را به پیشروی وادارد.
اگر حتی این راه هم جواب ندهد، واقعاً مشخص نیست به کجا خواهیم رفت.
نظرات :
شما می توانید اولین نفری باشید که برای این مطلب نظر می دهید.