اولین سفر بنیامین نتانیاهو، نخستوزیر اسرائیل، به واشنگتن پس از حملات ١٢روزه به ایران که با حمایت آمریکا انجام شد، در رسانههای آمریکایی، اسرائیلی و اروپایی بازتاب گستردهای داشته است.

بورس24 : اولین سفر بنیامین نتانیاهو، نخستوزیر اسرائیل، به واشنگتن پس از حملات ١٢روزه به ایران که با حمایت آمریکا انجام شد، در رسانههای آمریکایی، اسرائیلی و اروپایی بازتاب گستردهای داشته است.
اهمیت سفر نتانیاهو در بستر تنشهای منطقهای سفر بنیامین نتانیاهو به واشنگتن، که سومین دیدار او با دونالد ترامپ در شش ماه گذشته است، در پی حملات هماهنگ اسرائیل و آمریکا به تأسیسات هستهای کشورمان، از اهمیت ژئوپلیتیکی بالایی برخوردار است.
این حملات، با هدف تضعیف برنامه هستهای ایران و زیرساختهای موشکی این کشور صورت گرفت، اما ایران با حفظ ذخایر اورانیوم غنیشده و تهدید به بستن تنگه هرمز، همچنان اهرمهای استراتژیک خود را حفظ کرده است. رسانههای آمریکایی، اسرائیلی و اروپایی، از جمله نیویورکتایمز، تایمز آو اسرائیل و گاردین، این سفر را تلاشی برای هماهنگی استراتژیک بین اسرائیل و آمریکا در برابر ایران و مدیریت بحرانهای منطقهای، بهویژه در غزه، توصیف کردهاند. از سویی نتانیاهو که با حکم بازداشت دیوان کیفری بینالمللی (ICC) به اتهام جنایات جنگی مواجه است، در این سفر به دنبال تقویت جایگاه خود در داخل اسرائیل و جلب حمایت آمریکا برای ادامه سیاستهای تهاجمیاش است.
جلوگیری از بازسازی برنامه هستهای ایران: اولویت استراتژیک اسرائیل
نتانیاهو در سفر به واشنگتن بر جلوگیری از بازسازی برنامه هستهای ایران تمرکز دارد. او در ۳۰ ژوئن ۲۰۲۵ اعلام کرد که عملیات حمله به ایران درهای «امکانات گسترده منطقهای» را گشوده و هدف آن نابودی تأسیسات هستهای ایران، بهویژه در فردو و نطنز، بوده است. از این رو تایمز آو اسرائیل معتقد است که نتانیاهو در دیدار با ترامپ، بر لزوم نظارت سختگیرانه بر فعالیتهای هستهای ایران و جلوگیری از احیای این برنامه تأکید خواهد کرد.
یسرائیل کاتس، وزیر جنگ اسرائیل هم به شبکه عبری هیوم گفت که اسرائیل آماده عملیات نظامی جدید علیه ایران است، در صورتی که تهران برنامه هستهای خود را بازسازی کند.
از سوی دیگر نیز نتانیاهو به دنبال جلب حمایت آمریکا برای اعمال تحریمهای جدید و نظارت نظامی بر ایران است. بنابراین هدف نتانیاهو حفظ برتری استراتژیک اسرائیل در منطقه از طریق تضعیف ایران است. حملات اسرائیل به تأسیسات هستهای ایران، اگرچه خسارات قابلتوجهی به همراه داشت، اما گزارش لوموند نشان میدهد که ایران بخش عمده اورانیوم غنیشده خود را به مکانهای امن منتقل کرده و توانایی بازسازی برنامه خود را حفظ کرده است. این امر نگرانی اسرائیل را تشدید کرده، زیرا ایران میتواند با تصمیم سیاسی، برنامه هستهای خود را تسریع کند.
اظهارات نتانیاهو درباره «نابودی کامل» برنامه هستهای ایران هم بیش از آنکه واقعی باشد، تلاشی برای توجیه حملات و جلب حمایت آمریکا و متحدان عربی است. پیشنهاد نتانیاهو برای نظارت مشترک با آمریکا بر فعالیتهای هستهای ایران، نشاندهنده تلاش برای ایجاد جبههای متحد علیه تهران است. بنابراین تمرکز نتانیاهو بر برنامه هستهای ایران، ریشه در نگرانیهای امنیتی اسرائیل و تلاش برای حفظ هژمونی منطقهای دارد. با این حال، این استراتژی با چالشهایی مواجه است.
چرا که کشورمان با تکیه بر NPT، غنیسازی را حق قانونی خود میداند و هرگونه نظارت نظامی را رد میکند. همچنین، حمایت آمریکا از حملات جدید میتواند به تشدید تنشها و افزایش قیمت نفت منجر شود، که برای اقتصاد جهانی، بهویژه اروپا، زیانبار است. نتانیاهو در این سفر به دنبال تضمین حمایت نظامی و دیپلماتیک آمریکا برای جلوگیری از احیای برنامه هستهای ایران است، اما این هدف با مقاومت ایران و انتقادات بینالمللی، از جمله از سوی روسیه، مواجه خواهد شد.
فشار برای آتشبس در غزه: تلاش برای کاهش فشارهای داخلی و بینالمللی
نتانیاهو در دیدار با ترامپ، موضوع آتشبس در غزه را در اولویت قرار داده است. تایمز آو اسرائیل گزارش داد که نتانیاهو به دنبال توافقی موقت برای آزادی ۵۰ گروگان باقیمانده در غزه است، اما تأکید دارد که حماس باید از قدرت در غزه کنار برود. دونالد ترامپ نیز خواستار «انعقاد قرارداد غزه» شد و بر خلع سلاح حماس تأکید کرد.
اسرائیل هیوم هم گزارش داد که نتانیاهو در برابر برخی شروط حماس عقبنشینی کرده تا زمینه برای آتشبس فراهم شود، اما همچنان بر «حفظ دستاوردهای نظامی» اصرار دارد.
در همین حال، آمریکا تسلیحات بیشتری به اسرائیل فروخته تا فشار نظامی بر حماس را حفظ کند. چرا که فشار برای آتشبس در غزه نتیجه ترکیب فشارهای داخلی در اسرائیل و درخواستهای بینالمللی، بهویژه از سوی آمریکا، است. این در حالی است که نظرسنجی کانال ۱۲ اسرائیل نشان داد که محبوبیت نتانیاهو پس از آتشبس موقت با ایران افزایش یافته، اما اعتراضات داخلی به دلیل ناکامی در آزادی گروگانها همچنان ادامه دارد. از منظر نظریه بازیها، نتانیاهو در غزه با معادلهای پیچیده مواجه است: از یک سو، باید فشار نظامی را حفظ کند تا حماس را تضعیف کند؛ از سوی دیگر، نیاز به آتشبس برای کاهش انتقادات داخلی و بینالمللی دارد. حمایت آمریکا از آتشبس مشروط، نشاندهنده تلاش واشنگتن برای کاهش تنشهای منطقهای و تمرکز بر مهار ایران است.
آتشبس نیز در غزه برای نتانیاهو یک ضرورت سیاسی است تا از فشارهای داخلی، بهویژه از سوی اپوزیسیون، و انتقادات بینالمللی بکاهد. با این حال، اصرار او بر خلع سلاح حماس و حفظ دستاوردهای نظامی، مذاکرات را پیچیده کرده است. ایران، بهعنوان حامی حماس، میتواند با حمایت لجستیکی از این گروه، آتشبس را به خطر بیندازد، بهویژه اگر احساس کند که آمریکا و اسرائیل در حال تشدید فشارها هستند. از این رو موفقیت نتانیاهو در این محور به توانایی او در جلب حمایت آمریکا برای اعمال فشار بر حماس، بدون تحریک واکنش ایران، بستگی دارد.
تقویت محور عبری-عربی-آمریکایی: جبهه متحد علیه ایران
نتانیاهو در این سفر به دنبال تقویت محور عبری-عربی-آمریکایی برای مقابله با ایران است. از این رو دیدار نتانیاهو و ترامپ نشانه تحکیم این محور با تمرکز بر پیوستن کشورهای عربی جدید به پیمان ابراهیم و ایجاد جبههای متحد علیه ایران است. در همین حال تایمز آو اسرائیل نقل کرد که نتانیاهو عملیات علیه ایران را فرصتی برای «امکانات گسترده منطقهای» از جمله همکاری با کشورهای عربی مانند عربستان سعودی میداند.
از منظر نظریه اتحادها، تلاش نتانیاهو برای تقویت محور عبری-عربی-آمریکایی پاسخی به افزایش نفوذ ایران در منطقه، بهویژه از طریق نیروهای محور مقاومت مانند حزبالله و حماس، است. اما سقوط بشار اسد در دسامبر ۲۰۲۴، که از متحدان کلیدی کشورمان بود، فرصت جدیدی برای اسرائیل ایجاد کرده تا کشورهای عربی را به جبهه خود جذب کند. حمایت آمریکا از این محور، بهویژه از طریق فروش تسلیحات به اسرائیل و فشار بر کشورهای عربی برای عادیسازی روابط، نشاندهنده استراتژی واشنگتن برای مهار ایران است. با این حال، کشورهای عربی مانند عربستان سعودی، به دلیل نگرانی از واکنش ایران و بیثباتی داخلی، در پیوستن به این محور محتاط هستند.
در مجموع تقویت محور عبری-عربی-آمریکایی برای نتانیاهو یک اولویت استراتژیک است، اما با موانع متعددی مواجه است. ایران با تهدید بستن تنگه هرمز و حمایت از نیروهای محور مقاومت ، میتواند این محور را تضعیف کند. همچنین، کشورهای عربی، بهویژه عربستان، به دلیل فشار افکار عمومی و نگرانی از پیامدهای اقتصادی، ممکن است از عادیسازی کامل روابط با اسرائیل خودداری کنند. موفقیت نتانیاهو در این محور به توانایی او در جلب حمایت مالی و نظامی آمریکا و ارائه تضمینهای امنیتی به کشورهای عربی بستگی دارد.
مدیریت پیامدهای دیپلماتیک حکم بازداشت دیوان کیفری بینالمللی
در مقابل، حکم بازداشت نتانیاهو توسط دیوان کیفری بینالمللی در ۲۱ نوامبر ۲۰۲۴ به اتهام جنایات جنگی و جنایت علیه بشریت، سفر او به واشنگتن را با چالشهای دیپلماتیک مواجه کرده است.
تایمز آو اسرائیل گزارش داد که نتانیاهو این حکم را «یهودستیزانه» خوانده و در دیدار با ترامپ به دنبال جلب حمایت آمریکا برای مقابله با دیوان بینالمللی کیفری است. گاردین نقل کرد که اکثر کشورهای اروپایی، به جز آلمان و مجارستان، پایبندی خود به این حکم را اعلام کردهاند، که سفرهای نتانیاهو به اروپا را محدود کرده است.
از منظر روابط بینالملل، حکم دیوان بینالمللی کیفری جایگاه نتانیاهو را در صحنه جهانی تضعیف کرده و او را به حمایت آمریکا وابستهتر کرده است. آمریکا، که عضو دیوان بینالمللی کیفری نیست، از این حکم حمایت نکرده و سفر نتانیاهو را فرصتی برای نمایش اتحاد با اسرائیل میداند. با این حال، فشارهای بینالمللی، بهویژه از سوی اروپا، میتواند روابط اسرائیل با متحدان غربی را پیچیده کند. نتانیاهو با جلب حمایت ترامپ، که دیوان بینالمللی کیفری را نهادی «جانبدارانه» خوانده، به دنبال کاهش فشارهای دیپلماتیک و تقویت جایگاه خود در داخل اسرائیل است.
مدیریت پیامدهای حکم دیوان بینالمللی کیفری برای نتانیاهو یک ضرورت سیاسی است، زیرا این حکم نهتنها سفرهای او به اروپا را محدود کرده، بلکه انتقادات داخلی از رهبری او را تشدید کرده است. حمایت آمریکا میتواند به نتانیاهو کمک کند تا در برابر فشارهای بینالمللی مقاومت کند، اما این حمایت ممکن است روابط اسرائیل با اروپا را تیرهتر کند. نتانیاهو در این سفر به دنبال تضمینهایی از آمریکا برای فشار بر کشورهای اروپایی و کاهش تأثیر دیوان بینالمللی کیفری است، اما موفقیت او به توانایی آمریکا در تأثیرگذاری بر متحدان اروپایی بستگی دارد.
نتانیاهو از ملاقات با ترامپ به دنبال چه هدفی است؟
حملات ژوئن ۲۰۲۵ به ایران، اگرچه خسارات قابلتوجهی به تأسیسات هستهای و موشکی این کشور وارد کرد، اما ناکامی در نابودی کامل برنامه هستهای ایران، نگرانیهای اسرائیل را افزایش داده است. گزارش لوموند نشان میدهد که ایران همچنان توانایی بازسازی برنامه خود را دارد، که این امر نتانیاهو را به سمت جلب حمایت آمریکا برای نظارت نظامی و تحریمهای جدید سوق داده است. در غزه، فشارهای داخلی و بینالمللی نتانیاهو را وادار به پیگیری آتشبس کرده، اما اصرار او بر خلع سلاح حماس مذاکرات را پیچیده کرده است.
تقویت محور عبری-عربی-آمریکایی، با هدف ایجاد جبههای متحد علیه ایران، با موانعی مانند محافظهکاری کشورهای عربی مواجه است. حکم دیوان بینالمللی کیفری نیز چالش دیپلماتیک بزرگی برای نتانیاهو ایجاد کرده که وابستگی او به آمریکا را افزایش داده است. از منظر تاریخی، استراتژی نتانیاهو مشابه رویکرد او در دهه ۲۰۱۰ است، زمانی که با سخنرانی در کنگره آمریکا علیه برجام، سعی در جلب حمایت واشنگتن داشت.
با این حال، شرایط کنونی پیچیدهتر است: ایران اهرمهای قویتری مانند تهدید تنگه هرمز دارد، و اروپا به دلیل حکم دیوان بینالمللی کیفری موضعی انتقادیتر نسبت به اسرائیل اتخاذ کرده است. موفقیت نتانیاهو در این سفر به توانایی او در جلب حمایت قاطع آمریکا و مدیریت تناقضات بین اهدافش (مانند آتشبس در غزه و فشار بر ایران) بستگی دارد.
اما مسئله این است که آیا نتانیاهو میتواند از سیاستهای تهاجمی خود فاصله بگیرد و رویکردی دیپلماتیکتر اتخاذ کند؟
نظرات :
شما می توانید اولین نفری باشید که برای این مطلب نظر می دهید.