دادههای بنیادی بهوضوح نشان میدهند که در بسیاری از نمادها با ارزندگی عجیبی مواجهیم؛ شرکتهایی که با یک جریان نقدی مناسب و کمی اعتماد، توان جهشهای دو برابری دارند. اما این پتانسیلها روی کاغذ میماند، چون متغیرهای بیرونی مسیر بازار را تعیین میکنند، نهصرفاً منطق تحلیلی ! آنچه در این فضا بیش از هر چیز حس میشود، غلبه نااطمینانی سیاسی بر همه مؤلفههای بازار است.

1) پیشبینی بازار ...
بورس24 : معاملات آخرین روز کاری هفته گذشته در یک روز خلوت با فشار عرضه آغاز شد. فضای نهچندان مطلوب نیمه دوم بازار سهشنبه از یکسو و از سوی دیگر رنج منفی در صندوقهای اهرمی در کنار بیم و وحشت نسبت به اخبار آخر هفته باعث شد تا باری دیگر خریداران در لاک دفاعی فرو رفته و فروشندهها میداندار شوند. البته با گذر از نیمه ابتدایی بازار حمایتها اندکی بیشتر شد اما از آنجا که مجددا خریدهای حمایتی معطوف به یکسری سهم خاص و شاخصی شده و مابقی بازار به حال خود رها شدهاند، چندان کارساز نبود و در نهایت 76 درصد بازار منفی بسته شد ! در نتیجه این رویداد، شاخص کل با کاهش دمای 0.25 درصدی مواجه شد و شاخص هموزن به عنوان یک دماسنج واقعیتر افت 0.6 درصدی را تجربه کرد. ارزش معاملات حوالی 6.8 همت بود و حقیقیها 1.7 همت پول از سهام خارج نمودند ...
بورس تهران پس از عبور از یکی از سختترین ماههای سال، به استقبال مرداد رفته و اولین روز آن را سرد و پرعرضه پشت سر گذاشت. تیر با تمام بدیها، جنگاعصابها و تلخیهایی که داشت، دستکم در روزهای پایانی به لطف تزریق مداوم پول و رسیدن برخی اخبار و انتشار گزارشهای فصلیِ مطلوب، در عین کمحجم بودن اما در برخی گروهها مانند پالایشی، سیمانی، نیروگاهی، غذایی و دارویی و برخی تک سهمها، روزنههایی از امید ایجاد کرد و در همین راستا بخشی از افت جدی شاخص جبران شد. اما مرداد با چشماندازی مبهم آغاز شده و واقعا نمیدانیم این ماه چه حواشی و اخباری برای بازار دارد.
قطع به یقین در این ماه هم درگیر تحولات سیاسی خواهیم بود و طبیعتا اخبار این حوزه حرف اول و آخر را میزند و البته امیدواریم همچون خرداد درگیر جنگ و تنش و اتفاقات غیرمترقبه نشویم اما شاید یکی از حواشی منفی این ماه که از همین امروز قابل پیشبینی باشد، انتشار گزارشهای ضعیف ماهانه است. به هر جهت در تیر ماه بواسطه جنگ اخیر، شدت گرفتن خاموشیها و کاهش تقاضا در اقتصاد، تولید و فروش شرکتها ضعیف بوده و شاید یکی از دلایلی که با وجود گزارشهای خوب فصلی، بازار در سمت خرید لنگ میزند و تعلل میکند، همین موضوع باشد و بسیاری ترجیح میدهند کمی صبر کرده تا این گزارشها هم برسند و با دید بازتر و ریسک کمتری تصمیم به خرید بگیرند.
بنابراین بسیاری از معاملهگران سیاست نظارهگر بودن را در پیش گرفتهاند و خیلی توجه بهسود شرکتها و P/E و ابزارهایی که ارزندگی را نشان میدهند، ندارند. دادههای بنیادی بهوضوح نشان میدهند که در بسیاری از نمادها با ارزندگی عجیبی مواجهیم؛ شرکتهایی که با یک جریان نقدی مناسب و کمی اعتماد، توان جهشهای دو برابری دارند. اما این پتانسیلها روی کاغذ میماند، چون متغیرهای بیرونی مسیر بازار را تعیین میکنند، نهصرفاً منطق تحلیلی ! آنچه در این فضا بیش از هر چیز حس میشود، غلبه نااطمینانی سیاسی بر همه مؤلفههای بازار است.
البته تحلیلهای بنیادی و گزارشهای درخشان، اثر خود را از دست نمیدهند اما در سایه تهدیدهایی مثل تحریمهای جدید، مکانیسم ماشه، یا حتی تنش و جنگ، به راحتی کماثر میشوند. بازار سرمایه وقتی میتواند بر مدار منطق حرکت کند که چشمانداز سیاسی و اقتصادی تا حدی قابل پیشبینی باشد؛ چیزی که این روزها شدیداً کم داریم. تجربهمان هم این را تأیید میکند. در بزنگاههایی که فضای رسانهای و سیاست خارجی متلاطم بوده، حتی بهترین گزارشها هم نتوانستهاند نقش محرک پایدار را ایفا کنند.
این همان دلیلی است که باعث میشود بخشی از فعالان بازار، حتی در برابر گزارشهای قوی هم واکنش سردی داشته باشند؛ نه به دلیل ضعف گزارش، بلکه به خاطر بیاعتمادی عمیقی که از گذشته بهجا مانده است. در این شرایط، گزارشهای 3 ماهه بیشتر از آنکه موتور حرکت باشند، تبدیل به ...
نظرات :
شما می توانید اولین نفری باشید که برای این مطلب نظر می دهید.