در جبهه داخلی، وزیر اقتصادی که اخیراً سکاندار شده، هیچگونه سیاستگذاری موثری برای کمک به بازارها در پیش نگرفته و ردی از حضورِ جدی او در میدان دیده نمیشود. رکود، تمام کسبوکارها را در بر گرفته و ۴۰ روز پس از جنگ، بازارها نهتنها احیا نشدهاند بلکه در عمیقترین حالت رکودی فرو رفتهاند ... بازار سرمایه، بدون افق روشن سیاسی و بدون حمایت مؤثر اقتصادی، نمیتواند مسیر خود را باز یابد. این روزها بیش از هر زمان دیگری نیاز به تصمیمسازی و حضور مسئولانه وجود دارد؛ حضوری که هنوز دیده نمیشود.

1) پیشبینی بازار ...
بورس24 : معاملات سومین روز کاری هفته، مشابه روزهای گذشته، با فشار نسبی عرضه آغاز شد. هر چند در دقایق نخست، نمادهای بزرگ و سوگلی بازار در دامنه منفی معامله میشدند، اما فضای کلی این نمادها متعادل و مدیریتشده به نظر میرسید. در مقابل، شرایط در سهام کوچک و متوسط و همچنین صندوقهای اهرمی کماکان شکننده و ناپایدار بود. لذا همین فضای ناامیدکننده و تداوم بحران در صندوقهای اهرمی باعث شد تا با گذر از یکساعت ابتدایی بازار، تعادلِ نسبی که ریاست محترم سازمان بورس از آن سخن میگفت، از میان رفته و نمادها یکی پس از دیگری در مسیر قیمتهای درصد منفی و صف فروش قرار بگیرند !! نبود اثرگذاری محسوس از سوی صندوقهای حمایتی که عملاً نشانی از «دست خالی» آنها برای مدیریت بازار دارد، در کنار زمزمهها و شایعاتی مبنی بر تعطیلی یکهفتهای کشور با هدف «افزایش نشاط عمومی جامعه» ! کافی بود تا ریسکها به شکل معناداری تشدید شده و فشار فروش در کلیت بازار شدت بگیرد ...
در پایان معاملات، 94 درصد نمادها با افت قیمت مواجه شدند و بازار عملاً در وضعیت نیمهتعطیل و بیجان قرار گرفت. ثبت ارزش معاملات خرد 4.3 هزار میلیارد تومانی، تشکیل بیش از 6 همت صف فروش در بیش از 500 نماد ریز و درشت بازار، افت 1.52 درصدی شاخص کل و خروج یک همت نقدینگی توسط معاملهگران حقیقی ماحصل بازار تلخ دیروز بود. مجموع این دادهها، تصویر روشنی از وضعیت دوشنبه بازار ارائه میدهند؛ بازاری که نهتنها از تحرک افتاده، بلکه در انتظار تصمیمی فراتر از تعطیلی است. تصمیمی که اگر از دل رایزنیهای جدی میان نهاد ناظر و وزارت اقتصاد بیرون نیاید، ممکن است فضای بیاعتمادی را به شکلی گستردهتر تعمیق بخشیده و تبدیل به بحران بزرگتری شود.
واقعیت این است که از بازار دیروز انتظار زیادی نداشتیم، اما شدت فشار فروش فراتر از تصور بود. آنچه در حال حاضر بازار سرمایه را به این وضعیت رسانده، نه صرفاً کاهش قیمتها و ضعف تقاضا، بلکه ترکیبی از بیاعتمادی عمیق و حس بلاتکلیفی است که از دل دو منبع اصلی تغذیه میشود: ابهام سیاسی و بیعملی اقتصادی ... در عرصه سیاست خارجی، با آتشبسِ شکنندهای مواجهیم که هر لحظه ممکن است فروبپاشد. مذاکرات با اروپا نهتنها نشانی از گشایش ندارد، بلکه حتی سایه سنگین مکانیزم ماشه همچنان بر سر اقتصاد ایران باقی است.
در جبهه داخلی، وزیر اقتصادی که اخیراً سکاندار شده، هیچگونه سیاستگذاری موثری برای کمک به بازارها در پیش نگرفته و ردی از حضورِ جدی او در میدان دیده نمیشود. رکود، تمام کسبوکارها را در بر گرفته و ۴۰ روز پس از جنگ، بازارها نهتنها احیا نشدهاند بلکه در عمیقترین حالت رکودی فرو رفتهاند ... بازار سرمایه، بدون افق روشن سیاسی و بدون حمایت مؤثر اقتصادی، نمیتواند مسیر خود را باز یابد. این روزها بیش از هر زمان دیگری نیاز به تصمیمسازی و حضور مسئولانه وجود دارد؛ حضوری که هنوز دیده نمیشود.
در تجربه بحران کرونا؛ آن زمان، رئیس وقت بانک مرکزی با یک سیاست شوکآور در نرخ بهره، به سرعت اقتصاد را از رکود خارج کرد. اما حالا نهتنها خبری از سیاستهای مؤثر نیست، بلکه شاهد نوعی بیخیالی نگرانکننده از سوی مسئولان اقتصادی کشور هستیم. تا جایی که سخنگوی دولت از احتمال تعطیلی یک هفتهای به دلیل مشکلات اساسی در تامین منابع خبر میدهند ! در بازار سرمایه هم وضعیت بهتر نیست. جزء «خوشخدمتی» برخی متولیان بازار به شاخص و اعداد و ارقامسازی و حضور نیمبند صندوقهای حمایتی، اتفاق خاصی رخ نمیدهد. البته در چنین فضایی، کسی انتظار رشدهای هیجانی ندارد، اما این رهاشدگی و بلاتکلیفی بیپایان هم قابل تحمل نیست. بازار برای نجات از این رکود، به یک «شوک اساسی» نیاز دارد؛ نه وعده، نه گزارش، نه شاخصسازی ...
حقیقتا با یک بازار به شدت پنیک شده مواجهیم و ...
نظرات :
شما می توانید اولین نفری باشید که برای این مطلب نظر می دهید.