در مجموع باید گفت، قیمتها در سطوحی عجیب و باورنکردنی قرار گرفته و تجمیع گزارشها نشان میدهد که در چه شرایط و وضعیت کمنظیری در طول این سالها به لحاظ بنیادی قرار داریم و لذا معتقدیم در دل این ناامیدی، ممکن است ناگهان فضا تغییر کند و بازار به یکباره از جای خود بلند شود، کمااینکه طی دو روز گذشته نشانههایی از این موضوع در روند بازار مشاهده شد.

1) پیشبینی بازار ...
بورس24 : بورس تهران معاملات دومین روز کاری هفته را با سر و شکل منطقیتری آغاز کرد. هر چند که همزمان با کشیدن سوت آغاز بازار، حدود 3 همت صف فروش در تابلوی معاملات خودنمایی میکرد. بنابراین در دقایق نخست با تحرکات مثبت در برخی از نمادهای مورد توجه و همچنین شارژ تقاضا در صندوقهای اهرمی، نیمی از نمادهای بازار سبزپوش شدند. اما هنوز نیمساعت نخست را پشت سر نگذاشته بودیم که حقوقیها در قامت فروشنده با گرز و تبر و رنجهای منفی وارد گود شدند و اندک امید ایجاد شده را نقش بر آب کردند و لذا مجددا موج عرضه در بازار تقویت شد و تعداد نمادهای قرمزپوش از مرز 75 درصد عبور کرد ! هر چند که در دقایق پایانی حمایتها کمی تقویت شد اما خیلی موثر نبود و در نهایت دو شاخص کل و هموزن با افت به ترتیب 0.6 و 0.72 درصدی به کار خود خاتمه دادند. ارزش معاملات حوالی 7 همت بود و سیل خروج نقدینگی ادامه داشت. در جریان بازار روز گذشته، حدود 900 میلیارد تومان خروج پول توسط سهامداران حقیقی رقم خورد ...
تلخترین نکته در بازار دیروز نه صفهای فروش سنگین بود، نه خروج بیوقفه پول حقیقی و نه ریزش گسترده قیمتها. تلخترین اتفاق، نقشی بود که حقوقیها در این میان ایفا کردند؛ نه در قامت حامیان بازار، بلکه در لباس فروشندگانی که انگار تازه از عمق فاجعه مطلع شدهاند ! نگاهی به آمار فروش حقوقیها در برخی نمادهای شاخص، ابعاد این فاجعه را روشنتر میکند: فروش 72 درصدی در ومعادن، فروش 65 درصدی در ونوین، فروش 73 درصدی در فخوز، فروش 69 درصدی در شستا، فروش 67 درصدی فملی، فروش 50 درصدی در شپنا، فروش 55 درصدی در شپدیس، فروش 42 درصدی در خودرو، فروش 49 درصدی در وتجارت، فروش 75 درصدی در وغدیر، فروش 52 درصدی در خزامیا و الی آخر ... حال بماند که معمولا ناظر جهت اینکه برای روز کاری بعد نقدینگی داشته باشد، برخی از فروشها را ابطال میکند ... !
در بازاری که بسیاری از نمادها در کف قیمتی تاریخی خود قرار دارند، این حجم از عرضه توسط حقوقیها نهتنها عجیب بلکه بهشدت نگرانکننده است. حقوقیهایی که در چنین موقعیتی باید نقش تثبیتکننده قیمت و بازیگر امیدبخش را ایفا کنند، رفتاری بهشدت آماتورگونه و بیبرنامه از خود نشان دادهاند؛ گویی هیچ درک یا مسئولیتی نسبت به وضعیت عمومی بازار ندارند. در شرایطی که بازار نیازمند بازوی حمایتی برای احیای اعتماد عمومی و خروج از رکود است، تداوم چنین عملکردهایی از سوی حقوقیها میتواند آخرین رمقهای اعتماد باقیمانده را از بین ببرد و منجر به تشدید رفتارهای هیجانی در بین سهامداران حقیقی شود..
حال پرسشی که مطرح میشود این است که آیا این فروشها ناشی از فشار مالی و اجبار بوده ؟ یا تصمیمی آگاهانه برای تخلیه بازار از پتانسیل بازگشت ؟! در هر دو صورت، فقدان سیاستگذاری مشخص از سوی نهاد ناظر و نبود هماهنگی میان بازیگران عمده، یکی از جدیترین ضعفهای این روزهای بورس تهران است؛ ضعفی که اگر برطرف نشود، میتواند تبعاتی بسیار سنگینتر از آنچه تاکنون شاهد بودیم به همراه داشته باشد.
اگر قرار است بورس از این بحران خارج شود، دیگر نمیتوان با مُسکنهای موقت یا شعارهای حمایتی در مصاحبهها کاری از پیش برد. باید سازوکاری ایجاد شود که حقوقیها در شرایط بحرانی، مأموریت تثبیت و تقویت بازار را بهدرستی ایفا کنند. این وظیفهای حرفهای است، نه یک لطف داوطلبانه. در سال 92 که بازار روند ریزشی گرفت، مدیران وقت با ایجاد محدودیت از کد حقوقیها، برخی از آنها را از فروش منصرف کردند. سازمان بورس باید به جای سکوت، به مرکز تحلیل، هدایت و پاسخگویی تبدیل شود. نهتنها به حقوقیها بلکه به کل بازار باید تصویر روشنی از چشمانداز و جهتگیریها ارائه کند.
جنگی که رخ داد از همان ابتدا ابعادش روشن و در عین حال مشخص بود که بازار ما ظرفیت هضم این موضوع را بدون کمک بیرونی ندارد اما نهاد ناظر آن را انکار کرد و در پی عادیسازی ماجرا برآمد ! همین دیدگاه سادهلوحانه موجب شد تا فشار فروش دو چندان شود و عمق بحران دوم با وجود افت قیمتها اما به دلیل آشکار شدن دست خالی صندوقهای حمایتی عمیقتر و دردناکتر شود. و از اینجا به بعد ماجرا، وقتی نمیتوان به اخبار سیاسی تکیه کرد، تنها چاره، روی آوردن به اقدامات کوتاهمدتی نظیر شارژ اخبار مثبت اقتصادی و کمک بهصنایع توام با تزریق منابع مالی است و البته این راهحل هم جسارت میخواهد که ...
نظرات :
شما می توانید اولین نفری باشید که برای این مطلب نظر می دهید.