کمیسیون اقتصادی مجلس، لایحه اصلاح پول ملی را با رفع ایرادات شورای نگهبان نهایی کرد. بر اساس این مصوبه، چهار صفر از پول ملی حذف میشود و واحد پول جدیدی به نام «قِران» به چرخه پولی کشور اضافه خواهد شد.

بورس24 : با توجه به لایحه اصلاح پول ملی ( حذف چهار صفر از پول ملی) و ایجاد واحد پول جدیدی به نام «قِران» که هر ریال جدید معادل ۱۰ هزار ریال فعلی و برابر با ۱۰۰ قِران خواهد بود ، در این گزارش به بررسی آثار این مصوبه و هدف کمیسیون اقتصادی مجلس از ارائه ی این لایحه و همچنین تجربیات مشابه از کشورهایی که به اصلاح واحد پول ملی خود اقدام کرده اند و این که آیا در این گام موفق شدند یا باز هم شکست خوردند؟ پرداخته ایم :
کمیسیون اقتصادی مجلس، لایحه اصلاح پول ملی را با رفع ایرادات شورای نگهبان نهایی کرد. بر اساس این مصوبه، چهار صفر از پول ملی حذف میشود و واحد پول جدیدی به نام «قِران» به چرخه پولی کشور اضافه خواهد شد.
رئیس کمیسیون اقتصادی گفته که برخلاف پیشنهاد دولت برای تغییر نام پول ملی به «تومان»، عنوان رسمی «ریال» حفظ خواهد شد. طبق این تغییرات، هر ریال جدید معادل ۱۰ هزار ریال فعلی و برابر با ۱۰۰ قِران خواهد بود.
در این پیشنهاد ، چند نکته کلیدی وجود دارد که به بررسی آن می پردازیم :
خلاصه تغییرات پول ملی:
چهار صفر از پول ملی حذف می شود.
یعنی اگر در حال حاضر، ۱۰,۰۰۰ ریال در دست دارید، معادل ۱ ریال جدید خواهد شد.
واحد پول جدیدی به نام «قِران» معرفی می شود.
هر ریال جدید = ۱۰۰ قِران خواهد شد.
در حالی که دولت پیش تر پیشنهاد داده بود، نام واحد رسمی به «تومان» تغییر یابد، مجلس به حفظ نام «ریال» رأی داد. با این تصمیم، واحد رسمی همچنان «ریال» باقی میماند، اما با تعریفی نو، ساده تر و به زعم سیاستگذاران، مقبول تر خواهد بود.
تحلیل حذف چهار صفر از پول ملی ایران ؛ ضرورت، پیامدها و آینه ی تجربیات جهانی :
در روزگار تلاطم های اقتصادی، یکی از مهم ترین دغدغههای نظامهای مالی، حفظ ارزش، کارآمدی و مقبولیت پول ملی است. جمهوری اسلامی ایران، در سال های اخیر و در پاسخ به روند مزمن تورم، کاهش قدرت خرید و فرسایش جایگاه پول ملی، گام به اصلاحاتی اساسی در نظام پولی نهاده است. تصویب نهایی حذف چهار صفر از پول ملی و جایگزینی واحد «قِران»، آخرین تلاش در راستای بازآرایی ساختار پولی کشور است؛ تلاشی که همچون آینهای، بازتاب دهندهی آزمون و خطاهای ملل دیگر نیز هست.
هدف از چنین اصلاحی را میتوان در چند محور خلاصه کرد:
1. ساده سازی نظام حسابداری و مالی.
2. افزایش کارآمدی مبادلات پولی در بازارها.
3. کاهش هزینه های چاپ، توزیع و حمل و نقل اسکناس ها.
4. افزایش مقبولیت و اعتبار پول ملی نزد مردم و بازیگران اقتصادی.
5. هموار سازی مسیر برای اصلاحات بنیادی تر اقتصادی.
چه کشورهای به اصلاح واحد پولی خود پرداختند ، آیا موفق بودند؟
1) ترکیه؛ اصلاح همزمان با ثبات اقتصادی :
ترکیه در سال ۲۰۰۵، با حذف شش صفر از لیر قدیم و معرفی «لیر جدید»، به یکی از نمونههای موفق اصلاح پولی بدل شد. موفقیت این کشور، نه صرفاً به سبب حذف صفر، بلکه در گروِ سیاست های مکملی بود که هم زمان با آن اجرا شد.
• کنترل تورم از طریق استقلال بانک مرکزی.
• جذب سرمایهگذاری خارجی.
• افزایش تولید ناخالص داخلی.
ترکیه نه تنها ساختار پول خود را بازسازی کرد، بلکه اعتماد عمومی به پول ملی را نیز باز یافت.
2) آلمان :
پس از پایان جنگ جهانی دوم، آلمان به شدت آسیب دیده بود و ارزش پول ملی ( رایشمارک ) سقوط کرده بود. تورم شدید، کمبود کالا، اقتصاد سیاه (بازار آزاد غیر قانونی)، و بی اعتمادی عمومی، وضعیت اقتصادی را فلج کرده بود.
در ژوئن ۱۹۴8 میلادی ، آلمان غربی با کمک نیروهای متفقین، مخصوصاً ایالات متحده (طرح مارشال)، اقدام به اصلاح نظام پولی کرد و دویچه مارک جایگزین رایش مارک شد.
هر ۱۰۰ رایش مارک = ۶٫۵ دویچه مارک (برای افراد عادی)، و حتی کمتر برای حسابهای تجاری؛ این در واقع حذف غیر مستقیم دو صفر از پول ملی بود.
نکات کلیدی در موفقیت آلمان:
1.اصلاح ساختاری و هم زمان اقتصادی.
2.آلمان فقط پول را عوض نکرد، بلکه همزمان نظام قیمت گذاری دستوری را نیز کنار گذاشت.
3.اقتصاد آزاد بازار را احیا کرد.
4.با اجرای طرح مارشال، سرمایه خارجی جذب کشور شد.
5.حمایت اجتماعی را با اقتصاد تولید محور ترکیب کرد.
6. همه اسکناسهای قدیمی در یک بازه کوتاه تعویض شدند.
7. مردم اجازه نداشتند، اسکناسهای قبلی را ذخیره کنند یا پنهان کنند.
8. تقویت اعتماد عمومی : مردم دیدند قیمت ها تثبیت شده و کالاها دوباره در فروشگاه ها پیدا میشود، به پول جدید اعتماد کردند. فروشندگان، کارگران، بانکها، همه هماهنگ شدند و اصلاح با مقاومت کم اجرا شد.
9. استقلال بانک مرکزی : بعد از اصلاح پول ملی، بانک مرکزی آلمان غربیBundesbank)) کاملاً مستقل عمل کرد و سیاست ضد تورمی شدیدی پیش گرفت.
نتایج و دستاوردها :
• در مدت کوتاهی، اقتصاد آلمان از اقتصاد جنگ زده و ویران، به یک اقتصاد پایدار و تولید محور تبدیل شد.
• اعتماد عمومی به پول ملی به طور کامل بازسازی شد.
• این اصلاح زمینه ساز «معجزه اقتصادی آلمان» Wirtschaftswunder)) در دهه ۵۰ و ۶۰ میلادی شد.
3) برزیل :
برزیل در دهههای ۸۰ و ۹۰، بارها اقدام به حذف صفر کرد؛ اما تا هنگامی که سیاست های ضدتورمی کارآمد و نظام ارزی پایدار به اجرا در نیامد، این اصلاحات تنها با نام های جدید پول، اما نتایج یکسان تورم و بی اعتمادی تکرار شد. نهایتاً، در دهه ۹۰، با اجرای سیاست های انضباط مالی و تثبیت نرخ ارز، موفق به کنترل تورم شد و واحد پولی «رئال» را با ثبات معرفی کرد.
4 ) زیمبابوه؛ اصلاحات بی پشتوانه، فرجامی فاجعه بار:
زیمبابوه ، نمونهای ست که نشان میدهد حذف صفر، بدون کنترل تورم و اصلاحات ساختاری، تنها به تضعیف بیشتر اعتماد عمومی می انجامد. در بازه ای کوتاه، میلیاردها دلار کشور زیمبابوه بی ارزش شد و مردم به استفاده از ارزهای خارجی روی آوردند.
حذف صفرها در این کشور، نه تنها نتوانست اقتصاد را نجات دهد، بلکه خود به یکی از نمادهای فروپاشی پول ملی بدل شد.
نتیجهگیری:
از زخمهای پول تا زوال یا زایش اعتماد :
حذف صفر از پول ملی، در ظاهر، تنها بازی با اعداد است؛ اما در ژرفای خود، آزمونی از عقلانیت اقتصادی، صداقت حکمرانی و توان اعتمادسازی ملی است.
تجربه آلمان، چونان آینه ای درخشان، به ما میآموزد که اصلاح پولی، اگر در سایه اصلاح نهادی و بازسازی بنیانهای اقتصادی انجام شود، میتواند سرآغاز بعثتی دوباره برای اقتصاد یک ملت باشد. ترکیه نیز نشان داد که پیوند میان ثبات، برنامهریزی و انسجام سیاستگذاران، حذف صفرها را به سکویی برای جهش اعتماد عمومی بدل میسازد.
در مقابل، زیمبابوه و برزیل، زخمهایی هستند که از حذف صفر، تنها «پوستاندازی اعداد» به یادگار گذاشتند، بیآنکه چیزی از ارزش واقعی پول یا عزت اقتصادی باقی بماند.
اما ایران کجای این منظومه ی اصلاحی ایستاده است؟
سرزمین ما، با سابقهای کهن در سکهزنی، واحدهای پولی و درک اجتماعی از ارزش اقتصادی، امروز در موقعیتی ایستاده که هر گام نا آگاهانه در نظام پولی، نه تنها زایش نوین نمیآورد، بلکه به فرسایش مضاعف اعتماد عمومی میانجامد.
زیرساختهای فعلی اقتصاد ایران، نظام مالیاتی ضعیف، وابستگی به منابع نفتی، بانکداری ناسالم، و نرخ تورم بال ، هنوز آمادهی یک جراحی پولی نیست، مگر آنکه همزمان، شالودههای اقتصاد نیز بازآفرینی شود. اعتماد عمومی، باید ایجاد شود تا این طرح ، بتواند موفق شود.
پس، حذف صفر از پول ملی، نه پایانی بر تورم است و نه نوش دارویی برای اقتصاد؛ بلکه اگر با شفافیت مالی، استقلال بانک مرکزی، کاهش کسری بودجه، تقویت تولید ملی، و آموزش عمومی همراه نشود، به سراب ناکارآمدی بدل خواهد شد.
در نهایت، این تصمیم تنها زمانی به تقویت پول ملی خواهد انجامید که نه فقط اسکناسها، که ذهن و ساختار حاکمیتی نیز از صفرهای نا کارآمدی پاک شود. آنگاه است که قِران و ریال، نه واژگانی فراموش شده، که حاملان اعتماد نوین خواهند بود.
نظرات :
شما می توانید اولین نفری باشید که برای این مطلب نظر می دهید.