نکته دیگر اینکه برخی مدام تکرار میکنند «بازار با این حجم و ارزش معاملات راه به جایی نمیبرد !!» نمیگوئیم این جمله غلط است اما یک واقعیت مهم در پس آن نهفته است: قیمتها به چنان سطوحی سقوط کردهاند که تقریباً همه فعالان بازار در زیان قرار دارند؛ از معاملهگران حقیقی و حقوقی گرفته تا صندوقهای سهامی، اهرمی و حتی دو صندوق حمایتی توسعه و تثبیت.

1) پیشبینی بازار ...
بورس24 : بورس تهران معاملات چهارمین روز هفته را تحت تاثیر حرکت بالا به پائین بازار دوشنبه و قرار گرفتن قیمت آخرین معامله اکثر نمادها در سطوحی کمتر از قیمتهای پایانی آغاز کرد و در همین راستا بیش از 60 درصد بازار به رنگ سرخ درآمد. نگرانی از بابت تعطیلی احتمالی روز شنبه و خشاب نیمهخالی صندوقهای حمایتی باعث شد تا آن اُمید و انگیزه کوچکی که در دل سهامداران ایجاد شده بود، کمرنگ شود. البته فضا تا نیمههای ساعت معاملات خیلی هم بد نبود اما سررسید شدن قراردادهای اختیار معامله نماد اهرم باعث شد تا در یکساعت پایانی باری دیگر شاهد تشدید فشار عرضه در بسیاری از نمادهای بزرگ بازار باشیم. در نتیجه معاملات روز گذشته، شاخص کل تن به افت 0.77 درصدی داد و شاخص هموزن کاهش اندک 0.17 درصدی را ثبت کرد. ارزش معاملات مجددا کاهشی شد به 3.6 همت رسید و تراز نقدینگی از خروج 630 میلیارد تومان پول حقیقی خبر داد.
این روزها وقتی قیمتهای فعلی سهام و سود شرکتها را کنار هم میگذاریم به این جمعبندی میرسیم که بخش بااهمیتی از ریسکهای سیاسی و اقتصادی (حتی موضوع ماشه هم) در قیمتها لحاظ شده است. در واقع آنچه درخصوص کفبودن ارزش دلاری، مولفههای بنیادی، ارزندگی و نسبتهای کلیدی اعم از P/E و P/S و ... گفته میشود، درست است اما اتفاقات تلخ اخیر زیر سایه تصمیمات نسجیده سیاستگذاران و البته ضعف عملکرد سازمان بورس در تخمین شدت بحران بعد از جنگ باعث یک بیشواکنشی عجیب، ریزش سنگین قیمتها و رسیدن کارد به مغز استخوان سهامداران و فعالین بازار شده است.
نکته مهم اینکه، این نخستین مرتبهای نیست که بازار فضای بحرانی را تجربه میکند و البته آخرین بار هم (با توجه به زندگی در منطقه پرالتهابی به نام خاورمیانه در سایه منازعات بین جمهوری اسلامی با برخی از کشورهای غربی) نخواهد بود ! با این حال باید پذیرفت که جنس بحران اخیر با دفعات گذشته تفاوتهای بیشتری دارد. ریسکی که این بار متوجه کشور شده، کوچک و گذرا نیست و بسیاری آن را بزرگترین چالش سه دهه اخیر نظام میدانند. اما همیشه جایی بازار برگشت میزند که هیچکس انتظارش را ندارد و چه عجیب که حتی بزرگان بازار و حقوقیها که باید در چنین بزنگاههایی بهعنوان خریدار فعال ظاهر شوند و از بحران ایجاد شده نهایت بهره را ببرند، در روزهای بحرانی، مشارکت عجیبی در فروش دارند و یا نهایتا در قامت یک تماشاچی بیتفاوت ظاهر میشوند !!
همین حالا هم که بازار کمی متعادل شده و چند مثبت کوچک را در برخی از نمادها و صنایع تجربه کرده است، دقیقا ریشه در محدودیتهایی دارد که بر فروش برخی حقوقیها اعمال شد. البته بیان این جملات بدین معنا نیست که کار اصلاح تمام شده و قرار است سمت شمال شرقی مانیتور را نشانه بگیریم. خیر ... کماکان معتقدیم که بازار برای برگشت قطعی نیاز به زمان بیشتر و گذر از بحرانهای سیاسی دارد اما شاید در بسیاری از سهمها (در صورت عدم وقوع تنش و جنگ جدید) قیمتهای فعلی خاطره شود و دیگر تکرار نشود !
نکته دیگر اینکه برخی مدام تکرار میکنند «بازار با این حجم و ارزش معاملات راه به جایی نمیبرد !!» نمیگوئیم این جمله غلط است اما یک واقعیت مهم در پس آن نهفته است: قیمتها به چنان سطوحی سقوط کردهاند که تقریباً همه فعالان بازار در زیان قرار دارند؛ از معاملهگران حقیقی و حقوقی گرفته تا صندوقهای سهامی، اهرمی و حتی دو صندوق حمایتی توسعه و تثبیت. در چنین شرایطی، طبیعی است که وقتی بهای تمامشده بخش بزرگی از سهامداران بالاتر از نرخهای فعلی است، بازار فروشنده جدی و سمج نداشته باشد و طبیعتا بخشی از حرکت افزایشی احتمالی با حجم محدود رقم خواهد خورد.
اما از هفته آینده مجدد چند نگرانی به سراغ بازار خواهد آمد. نگرانی اول ...
نظرات :
شما می توانید اولین نفری باشید که برای این مطلب نظر می دهید.