اوپنایآی، غولی نوظهور در عرصه فناوری، با وجود عدم سودآوری و درآمدی ناچیز در مقایسه با غولهای صنعت، به دلیل معاملات پیچیده مالی و امید به دستیابی به هوش مصنوعی فراانسانی، به نقطهای رسیده که شکست آن میتواند ریسک سیستمی برای اقتصاد آمریکا ایجاد کند.
بورس24 : به آرامی و سپس ناگهانی، اوپنایآی به غولی تبدیل شده که درک کامل آن دشوار است.درآمد سالانه آن معادل ۲٪ از فروش آمازونکامپیوترز است. آینده آن فراتر از امید به طلایهداری یک هوش مصنوعی خدایگونه که ممکن است به درمان سرطان و دگرگونسازی کار و زندگی آنگونه که میشناسیم کمک کند، نامشخص است. با این حال، این شرکت سرشار از امید و هیجان است.
اما اگر اوپنایآی شکست بخورد چه؟
این نگرانی واقعی وجود دارد که اوپنایآی از طریق معاملات متعدد پیچیده و مبهم با هدف تقویت مالی خود، به شرکتی «بیش از حد بزرگ برای شکست» تبدیل شده باشد.
یا به بیان دیگر، اگر هیجان و امید پیرامون چشمانداز آینده هوش مصنوعی مدیرعامل، سم آلتمن، محقق نشود، میتواند ریسک سیستمی برای بخشی از اقتصاد ایالات متحده ایجاد کند که احتمالاً ما را از رکود نجات میدهد.
این موقعیتی بسیار خاص است، به ویژه برای یک استارتاپ. در دوران رونق داتکام، کسی نگران اتفاقی که برای شرکت «پتز داتکام» بیفتد، نبود.
ما در سالهای ۲۰۰۸-۲۰۰۹ دیدیم که با نجات بانکها و کمکهای مالی به کرایسلر و جنرال موتورز چه اتفاقی در ایالات متحده میافتد، زمانی که شرکتهای خاصی بیش از حد بزرگ میشوند که بتوانند شکست بخورند.
مهندسی صعود اوپنایآی و سیاستهای دولتی
آلتمن، چه با طراحی و چه به طور اتفاقی،ظهور اوپنایآی را تا ارزشگذاری ۵۰۰ میلیارد دلاری مهندسی کرده است، درست در همان زمانی که دولت ترامپ سیاستهای خود را در زمینه حمایت از قهرمانان (شرکتهای پیشرو) به نام دفاع ملی و امنیت اقتصادی در پیش گرفته است.
کاخ سفید در تلاشهای خود برای حفاظت از توسعه هوش مصنوعی در ایالات متحده بسیار پر سر و صدا بوده است، که این امر به اقتصادی که در غیر این صورت بسیار کندتر بود، سوخت میرساند. علاوه بر این، برخی شرط بستهاند که هوش مصنوعی و رباتیک چارهساز مشکلات بدهی کشور ما خواهد بود.
دیوید ساکس، سرمایهگذار حوزه فناوری، سالها پیش از آنکه «تزار هوش مصنوعی» کاخ سفید شود، در شبکههای اجتماعی گفته بود: «اقتصادی با بدهی بیش از ۳۰ تریلیون دلار، به افزایش بهرهوری که هوش مصنوعی به ما خواهد داد، نیاز دارد.»
واکنشهای سیاسی و ساختار جدید شرکت
روزهای اخیر یادآورهای متعددی از بزرگ و محوری شدن اوپنایآی، که در سال ۲۰۱۵ به عنوان یک سازمان غیرانتفاعی تأسیس شد، به همراه داشت.
سناتور برنی سندرز (مستقل، ورمونت) اظهار داشت که معتقد است اوپنایآی و چتبات آن، یعنی ChatGPT، باید تفکیک (شکسته) شوند؛ اظهار نظری قابل توجه با توجه به اینکه انتظار میرود این شرکت تنها ۱۳ میلیارد دلار در سال جاری درآمد داشته باشد.
سندرز در گفتگو با آکسیوس درباره هوش مصنوعی گفت: «ما باید نفس عمیقی بکشیم و درک کنیم که این مانند یک شهابسنگ است که به این سیاره میآید ما باید برای مقابله با آن در تمام پیچیدگیهایش آماده باشیم.»
اوپنایآی پس از تلاشی طولانی برای بازسازی ساختار خود، تحرکاتی را اعلام کرد که به آن اجازه میدهد ساختار سازمانی سادهتری داشته باشد. این امر به آن کمک خواهد کرد تا از سرمایهگذاران خصوصی جذب سرمایه کند و احتمالاً روزی به یک شرکت سهامی عام تبدیل شود. در حال حاضر، برخی در مورد اینکه اوپنایآی ممکن است اولین عرضه اولیه عمومی (IPO) با ارزش یک تریلیون دلاری باشد، صحبت میکنند.
تأکید بر منافع عمومی و چشمانداز آلتمن برای AGI
برت تیلور، رئیس هیئت مدیره اوپنایآی، روز سهشنبه با اعلام این خبر لحظه را گرامی داشت و اعلام کرد: «ساخته شده برای منافع همگان.»
این همان صحبتهای نوعدوستانهای است که آلتمن به خاطر آنها شناخته میشود، زیرا او پیشبینی میکند که هوش مصنوعی ابرهوشمند (AGI) به درمان سرطان کمک کرده و بشریت را نجات خواهد داد.
آلتمن چند سال پیش در توییتی نوشت: «من فکر میکنم AGI احتمالاً برای بقای بشریت ضروری است — مشکلات ما برای حل شدن… بدون ابزارهای بهتر، بیش از حد بزرگ به نظر میرسند.»
همبستگی با غولهای فناوری و یادآوری بحران مالی
مایکروسافت، که ۲۷ درصد از سهام را در اختیار خواهد داشت، با اخبار اخیر شاهد افزایش سهام خود بود و ارزش بازارش را از ۴ تریلیون دلار عبور داد. (اواخر همان هفته، انویدیا، که پیشتر برنامههایی برای سرمایهگذاری ۱۰۰ میلیارد دلاری در اوپنایآی اعلام کرده بود، به اولین شرکت ۵ تریلیون دلاری تبدیل شد.)
ارتباطات بین این غولهای فناوری و وابستگی بازار سهام به آنها قابل توجه است. درسهای بحران مالی اوایل این قرن این نبود که فقط بانکها بیش از حد بزرگ برای شکست بودند، بلکه آنها بیش از حد به هم متصل بودند که بتوانند شکست بخورند.
مؤسسات مالی بزرگ توسط شبکهای از ابزارهای مالی پیچیده و وسایل واسطهای در هم تنیده شده بودند که در صورت نزدیک شدن بازیگران خاصی به فروپاشی، سیستم ایالات متحده را تهدید به سقوط میکرد. این امر منجر به مداخله دولت ایالات متحده با یک بسته نجات و همچنین اتخاذ سایر اقدامات غیرمعمول شد.
تفاوت معاملات اوپنایآی با ابزارهای مالی پرخطر
هیچکس نمیگوید اوپنایآی درگیر مسائلی شبیه به وامهای دروغین یا وامهای رهنی پرخطر (سابپرایم) است. اما این استارتاپ در حال انجام معاملات پیچیدهای با ستونهای کلیدی صنعت فناوری است؛ از آن دسته شرکتهایی که اجزای اصلی انقلاب محاسبات هوش مصنوعی، مانند تراشهها و کابلهای اترنت را میسازند.
آن شرکتها، از جمله انویدیا و اوراکل، با اوپنایآی شراکت دارند، که اوپنایآی نیز در مقابل، متعهد میشود در راستای جاهطلبیهای رشد خود، خریدهای بزرگی در سالهای آتی انجام دهد.
دیدگاه حامیان و شباهت به اپل و گوگل
حامیان استدلال خواهند کرد که این صرفاً معاملهگری هوشمندانه است. به عنوان مثال، شرکتی مانند انویدیا در یک استارتاپ بازارساز سرمایهگذاری میکند، در حالی که اوپنایآی از ارزش بالای سهام خصوصی خود برای به دست آوردن داراییهای فیزیکی استفاده میکند.
آنها برای اوپنایآی به عنوان یک شانس یکباره در یک نسل برای به چالش کشیدن برندگان چرخههای قبلی فناوری، ابراز امیدواری میکنند. در نهایت، برای برخی، اوپنایآی همانند اپل، فیسبوک، گوگل و تسلا است که در یک شرکت جمع شدهاند. این امر شبیه به شرکتی است که پتانسیل نامحدودی برای ایجاد اختلال در بازار تلفنهای هوشمند، ایجاد شبکه اجتماعی مخصوص به خود، جایگزینی موتور جستجو، طلایهداری آینده رباتیک و شکلدهی مجدد به تقریباً هر کسبوکار و صنعتی دارد.
بهرهوری نمایی و پیشبینیهای خوشبینانه
مصطفی سلیمان، مدیرعامل هوش مصنوعی مایکروسافت، اخیراً در جریان حضور مشترکمان در رویدادی در مرکز رسانهای پِیلی در Menlo Park کالیفرنیا، به من گفت: «فکر میکنم صنعت، با توجه به مقیاس [فناوری]، آن را دستکم گرفته و سرمایهگذاری کمتری انجام میدهد.»
سلیمان با طفره رفتن از نگرانیهای مطرح شده در مورد تبدیل شدن اوپنایآی به بیش از حد بزرگ برای شکست، تصویری خوشبینانهتر ترسیم کرد و اشاره کرد که سرمایهگذاریها در هوش مصنوعی قبلاً «بهبود واقعاً نمایی در قابلیتها» نشان داده و گفت که هزینههای آتی «بهبودهای باورنکردنی در قابلیتها را به همراه خواهد داشت.» وی افزود که این نوع قابلیتها «اساساً هر صنعتی را متحول خواهد کرد.»
نگرانیها از حباب و عواقب احتمالی
با این حال، برای دیگران، اوپنایآی چیزی شبیه به «مانیا لاله» (Tulip Mania)، پیشدرآمد رکود بزرگ، یا حباب داتکام بعدی است. یا بدتر از آن، آنها یک قاتل شغل و یک دانشمند دیوانه با نیت ساختن فرانکنشتاین میبینند.















نظرات :
شما می توانید اولین نفری باشید که برای این مطلب نظر می دهید.