روزنامه قانون در گفت و گویی با سیروس ناصری نوشت:
* اینكه بعضی از منتقدان مذاكرات و قطعنامه 2231آن را با قطعنامه 598 و مذاكرات برای پایان جنگ با عراق مقایسه می كنند،كار درستینیست. وضعیت قطعنامه 598 متفاوت و یك امر جداگانه بود و امروز2231 یك چارچوب و محتوای متفاوتی دارد. ولی از یك نظرهم بد نیست كه تندروها میخواهند به مردم القا كنند2231 مشابه 598 است.البته از این منظر كه هردوی آنها موفق بود؛هم قطعنامه 598 و هم مذاكرات اخیر و قطعنامه2231 سبب شد اقدامات ظالمانه علیه كشورمان به پایان برسد.
*598 از این بابت كه این امكان را به نظام و كشور داد كه جنگی ظالمانه را در شرایط نظامی سخت با یك دیپلماسی موفق به یك نتیجه كاملا موفق تبدیل كند و مذاكرات 598 كه برای حل و فصل ماجرای عراق صورت گرفت همه اهدافی كه برای جنگ در نظر گرفته بودیم را حاصل كرد و از سوی دیگر نیز در بحث مذاكرات هسته ای ما در این توافق همه آن چیزیرا كه اهداف برنامه هسته ای ایران بود،به بهترین نحو كسب كردیم.
*{در پاسخ به سوالی که به سنگ اندازی تندروها درباره قطعنامه 598 اشاره داشت} آن دوران نیز تندروها به شدت معتقد بودند كه نیازی به مذاكره و گفتوگو با صدام حسین نیست.آنها ادعا می كردند كه برای رسیدن به راهحل در مسئله مذاكرات عراق نیازی به بحثهای پیچیده با عراق نداریم.آنها میگفتند كهنباید با صدام زیاد صحبت كرد بروید با او دست دهید و به صدام بگویید بیا با هم مشكلات را حل كنیم و در كنار هم علیه آمریكا متحد شویم. روش و سنت تندروها در هر دوره از زمان اینگونه سادهاندیشانه است.تندروهای آن زمان مانند خوئینیها انتقاد میكردند كه آنقدر مذاكرات را كش ندهیم و در آن زمان آقای هاشمیهم از دست تندروها بیچاره شده بود. ما امروز دچار نبرد نظامی نیستیم ولی گرچه درگیری هایی هست كه اهمیت زیادی دارند و دارای آثار سوءجدی و دراز مدتاند.برای مثال تحریمهای سنگین آمریكا مانند جنگ است و این نوع تحریم كردن یك كشور از لحاظ تعریف فرقی با جنگ ندارد. موضوع هستهای به عنوان یك موضوع بزرگ ملی است و شرایطی را پیشآورد كه توقعات جامعه خیلی بالا بود و به نظرمیرسد روحانی و ظریف می توانند پاسخگوی ملت باشندوسربلند بیرون آیند.
نظرات :
شما می توانید اولین نفری باشید که برای این مطلب نظر می دهید.