به گزارش پایگاه اطلاع رسانی انجمن صنفی کارفرمایی صنعت پتروشیمی؛ بار دیگر شاهد آن هستیم كه این صنعت مورد بی مهری و انواع تهمت هایی قرار میگیرد كه نه تنها منافع ملی و جاذبیت سرمایه گذاری برای جذب بیش از 75 میلیارد دلار را در این صنعت ایجاد نخواهد كرد ، بلكه بیم آن میرود تا همین اندك سرمایه های داخلی نیز فرار را بر قرار ترجیح دهند . بازار سرمایه كشور نیز متأثر از همین بی توجهی و بی مهری در حال سپری كردن یكی از بدترین دوره های حیات خود میباشد .
با استقرار دولت تدبیر و امید از اواسط سال 1392 انتظار میرفت كه دوره بازی با آمار و شاخص سازی و برداشت به مطلوب كردن از آن و دادن گِراهای اشتباه و مبتنی بر سلیقه ، به افكار عمومی به پایان رسیده باشد . لیكن بعد از گذشت قریب 27 ماه از استقرار دولت یازدهم و علیرغم شرایط نامناسب اقتصادی كشور گاهاً هنوز هم شاهد بازیهای آماری و شاخص سازی از سوی برخی رسانه ها و گاها دولتمردان هستیم كه در دفاع از عملكرد نامناسب در بخشهای مختلف اقتصادی كشور از جمله صنعت پتروشیمی بیان میگردد . آمارهایی كه عمدتا مبتنی بر ارقام اسمی بوده و شاخصها و متغیرهای كلان اقتصادی به منظور تعدیل این ارقام به ارقام واقعی و معنی دار به هیچ عنوان مد نظر قرار نگرفته است . شاید در حوصله خوانندگان محترم نیز نباشد كه آمار ارائه شده در خصوص سودآوری شركتهای پتروشیمی گازی در برخی رسانه ها به تفصیل مورد نقد و بررسی قرار گیرد لیكن ذكر چند نكته كلی در اینخصوص كافیست :
1- قیمت خوراک گاز مایع پتروشیمی با احتساب مالیات و عوارض متعلقه و نرخ تسعیر ارز بودجه در سال 92 و 93 آنگونه که ادعا شده است به ترتیب 7.2 و 13 سنت نیست، بلکه این ارقام 4.3 سنت برای سال 92 و 6.14 سنت برای سال 93 بوده است.
2- ارزش دفتری دارائیها و همچنین قیمت تمام شده محصولات این شركتها (از طریق هزینه استهلاك) بر اساس نرخ تسعیر ارزی است كه در دهه هشتاد و حتی هفتاد شمسی ، صدها درصد كمتر از نرخ فعلی ارز محاسبه میگردد . از همینرو قیمت تمام شده محصولات این شركتها به هیچوجه نشان دهنده قیمت تمام شده واقعی آنها نمیباشد و چنانچه این شركتها تجدید ارزیابی گردند ، آنگاه شخصهای سودآوری معنادار خواهند بود .
3- برخورد گزینشی با آمار اسمی در خصوص شركتهای پتروشیمی ، به مثابه اینست كه از یك شخص بخواهیم آپارتمان مسكونی را كه 10 سال پیش خریداری نموده است با 20% سود بفروشد و بپذیرد كه سود متعارفی را نصیب خود نموده است .
آیا بعد از گذشت بیش از 2 سال از اشتباهی كه در قیمت گذاری خوراك پتروشیمی صورت گرفت و نتایج بارز آن را در بازار سرمایه و جذب سرمایه های داخلی و خارجی دیدیم ، وقت آن نرسیده است تا اندكی به قواعد بازی در دنیای رقابت تن در دهیم و بپذیریم كه قواعد اقتصادی در بازارهای بین المللی رقم میخورد نه در یك وزارتخانه یا بر اساس سلیقه یك گروه ؟ و اینكه بپذیریم در دنیای رقابت نمیتوان نسبت به سیاستهای رقیب بی تفاوت بود و در عین حال صحبت از جذب سرمایه گذاری نمود . در طی سه سال گذشته كجا بودند سرمایه گذارانی كه ادعا میشد حاضرند با نرخهای 20 سنتی گاز بخشی از توسعه این صنعت استراتژیك كشور را بعهده بگیرند ؟ كجایند سرمایه گذارانی كه ایران را به كشورهای قطر و حاشیه خلیج فارس ترجیح داده اند ؟ اصلا ما برای جذب این سرمایه گذاران چه اطلاعاتی به آنها داده ایم ؟ آیا چشم انداز قیمت را مشخص كرده ایم ؟ آیا تأمین خوراك را تضمین كرده ایم ؟ آیا در قوانین و مقررات این حوزه ثبات ایجاد كرده ایم؟ آیا خسارت كمبود خوراك و زیر ظرفیت كار كردن واحدهای پتروشیمی را جبران كرده ایم؟
تنها یك كار كرده ایم و آن اینكه بارها از زبان مسئولین و برخی رسانه ها فعالین این حوزه را به رانت خواری متهم نموده ایم . چگونه است كه علیرغم ادعای وجود چنین رانتی ، این صنعت در طول 4 سال گذشته مورد استقبال سرمایه گذاران داخلی و خارجی قرار نگرفته و هیچ رشدی را شاهد نبوده ؟ آیا وقت آن نرسیده است كه به پرسشهای اساسی افكار عمومی در اینخصوص پاسخهای قانع كننده تری بدهیم و مسئولیت اتفاقاتی را كه در صنعت پتروشیمی و معادن و سایر بخشهای اقتصادی بوجود آمده است ، بپذیریم و در صدد رفع موانع و مشكلات باشیم و این اقتصاد را از بحران ركود نجات دهیم؟ اگر شركتهای پتروشیمی آنچنان كه ادعا میشود از سودهای نجومی برخوردارند ، پس چرا روز به روز شاهد افت مستمر قیمت سهام این شركتها در بازار سرمایه هستیم ؟ نكند قواعد اقتصادی زیر و رو شده اند كه فعالین این بازار بدنبال سودهای نجومی نیستند؟ حمایت از بازار سرمایه و تشویق مردم به حضور هرچه فعالتر در این بازار از رویكردهای اساسی و شعارهای دولت یازدهم بوده است . چه تعداد از سهامداران حقیقی كه با تشویق دولت وارد این بازار شده اند و سرمایه های خود را بجای بكار گیری در واسطه گری به تولید اختصاص داده اند ، از سرمایه گذاری خود منتفع گشته اند ؟ در طول 27 ماه گذشته چه فرش قرمزی را زیر پای سرمایه گذاران خارجی در این حوزه پهن كرده ایم و چقدر در جذب سرمایه گذاران داخلی و خارجی در این صنعت موفق بوده ایم ؟ چه میزان از سرمایه های خارجی بجای اینكه جذب قطر و كشورهای حاشیه خلیج فارس شوند ، راهی ایران شده اند ؟ و آخرین سوال اینكه چقدر فرصت داریم تا فرصت سوزی كنیم؟
در انتها آمار و شاخصهای سود آوری شركتهای پتروشیمی كه اطلاعات آن بصورت شفاف بر روی سایت كدال بورس قرار دارد ، در راستای اقناع افكار عمومی و استفاده از آمار واقعی و تحلیلی و نیز اسمی در مقابله با روش منسوخ شده آمارسازی و شاخص سازی ارائه میگردد . سالهاست كه این سوال ذهن سهامداران بازار سرمایه را آزرده نموده است كه چرا برخی از رسانه هایی كه دائما و روزانه از سودهای نجومی و بادآورده شركتهای پتروشیمی سخن میگویند ، مرثیه ای بر حاشیه سود شركتهای پتروشیمی خوراك مایع و یا شركتهای پالایشی نمی سرایند ؟ نكند صنایع پتروشیمی خوراك مایع و صنایع پالایشی سهمی از بار اقتصاد و صنعت كشور را بدوش نمیكشند؟ بدون شك اگر نیمی از حواشی كه در سالهای اخیر برای شركتهای پتروشیمی گازی بوجود آمده و بخش قابل ملاحظه ای از توان مدیریتی این شركتها را درگیر خود كرده است ، صرف حمایت از حاشیه سود منطقی شركتهای پتروشیمی خوراك مایع و شركتهای پالایش نفت میشد ، وضعیت این صنایع تا این حد اسفبار نبود .
نظرات :
شما می توانید اولین نفری باشید که برای این مطلب نظر می دهید.