بورس ایران فقط می تواند با افزایش عرضه مشکل خود را حل کند نه با ارتفاع. با ورود و حضور شرکت های فراوان و ریز و درشت بخش خصوصی به بازار است که مشکل حل می شود...

بورس24 :اقتصاد ایران در حالی دومین سال رکودی را پشت سر می گذارد که پیش بینی ها از تداوم شرایط فعلی تا سال 97 حکایت دارد.مسعود نیلی مشاور اقتصادی رئیس جمهور اخیرا پیش بینی کرده که اقتصاد ایران تا 3 سال دیگر با رکود همراه باشد و در این سال ها تنها کشور شاهد تعدیل شرایط رکودی خواهد بود.
مشکل از کجاست!؟
اما مشکل از کجاست و چرا این شرایط ادامه پیدا کرده و می کند.در این خصوص چهره های زیادی به اظهار نظر پرداخته اند،ولی حالا سید محمد صدرهاشمی نژاد بنیانگذار نخستین بانک خصوصی ایران از منظری متفاوت اقتصاد ایران را مورد تحلیل قرار داده و مشکل اقتصاد کشور را نه تنها به چند سال گذشته مرتبط ندانسته بلکه ناشی از نفوذ انحصاری دولت و شبه دولتی ها در اقتصاد ظرف سه دهه اخیر عنوان کرده است.
این چهره سرشناس اقتصادی با بیان این که ایران مسائل حل نشده زیادی در بخش های مختلف اقتصادی دارد،عنوان کرد: مشکل شبه دولتی بودن و انحصار درسیستم های مختلف اقتصاد کشور از جمله بانکداری و بازار سرمایه موجب شده که روز به روز سیاست گذاری های اشتباه در این حوزه ها رقم بخورد و چه بسا افت تدریجی ارزش این نهاد های پولی و مالی اتفاق بیفتد.به عنوان مثال در حوزه بانکداری با مشخص نشدن نرخ سود بانکی و عدم جهت یابی درست نقدینگی در اقتصاد که ناشی از نفوذ انحصاری شبه دولتی ها در تصمیم گیری هاست،اقتصاد بلاتکلیف است و بورس ما هم آسیب دیده است.
اقتصاد ما انحصاری است!
صدرهاشمی نژاد با ذکر این نکته که اقتصاد ایران نه سوسیالیست و نه لیبرالیسم بازار آزاد و نه سوسیال دموکرات است، درخصوص مشکلات بخش خصوصی در کشور گفت:در دوره ای در ایران، دولت میگوید که میخواهد خصولتی سازی انجام دهد و سپس این کار را انجام می دهد.در نتیجه این شرکت های خصولتی ، تازه مدعیان بزرگ اصلی می شوند.در حالی که این ها خودشان همگی صاحب تولید، خدمات و صنعت هستند.ما در میان این شرکت های خصولتی بزرگترین پیمانکاران و صنعتگران را داریم. کجا در بخش خصوصی صنعت بزرگ وجود دارد؟
این خبره صنعت و تولید با بیان این که همیشه برای رهایی از این مشکلات راهکار وجود دارد اما راهکار ها گُم می شوند، عنوان کرد: در دوران پس از جنگ تحمیلی، در دولت سازندگی تلاش برای تزریق نقدینگی وجود داشت اما کسی پولی به اقتصاد نمی آورد. چراکه ، پول در دست چند بانک دولتی، صندوق تامین اجتماعی، صندوق بازنشستگی، بنیاد مستضعفان و آستان قدس رضوی بود و این نهاد ها پول ها را سرمایه گذاری می کردند. بنابراین هر کدام از بانک ها یک شرکت سرمایه گذاری درست کرده بود. سنگ بنای شرکت های سرمایه گذاری (مانند غدیر، بانک ملی، شستا و غیره ) و هلدینگ های بزرگ آن موقع گذاشته شد.
صدر هاشمی نژاد در نقد سیاست های حاکم بر خصوصی سازی گفت:در حالی که در عرف بانکداری تجاری، بنگاه داری اشتباه است. در کل اساس کار اشکال دارد. اساس این است که اقتصاد، اقتصاد انحصاری است. حال اگر ملتی هم پیدا نمی شود که اموال دولت را بخرد، چون پول ندارد و یا به هر دلیلی دیگری، اگر به صندوق ها یا شرکت های خصولتی فروخته شود، مشکلی حل نمی شود. انحصار از اقتصاد کشور برداشته نشده است.مادامی که انحصار برداشته نشود، رشد صورت نمی گیرد و تا رقابت ایجاد نشود، کیفیت محصولات ایران خودرو بالا نمی رود. وقتی هم که صحبت از رقابت می شود یا ورشکست می شوند و یا نابود.
انحراف از خصوصی سازی!
موسس بانک اقتصاد نوین (نخستین بانک خصوصی کشور)در برابر این سوال که اگر به 14 سال پیش برگردیم،آیا باز هم حاضر به تاسیس بانک خصوصی بودید،گفت:به لحاظ شخصی اصلا خوشحال نیستم که وارد این حوزه شدهام. علت ورود من هم یک تحلیل غلط بود. من اولین کسی بودم که به پروژه خارجی دست پیدا کرده بود و به قول معروف پایم به خارج باز شده بود. آن موقع همه بانک ها دولتی بودند. من فکر می کردم که یکی از معضلات بزرگ اقتصاد کشور ما این است که بانک ها، بانک نیستند. به همین خاطر همیشه در آرزوهای من این بود که اگر زمانی امکان بانکداری خصوصی وجود داشته باشد. من هم مشارکت می کنم.من این کار را شروع کردم، غافل از این که اقتصاد ایران و فرهنگ حاکم بر اقتصاد ایران هنوز خیلی مانده تا بتواند بانکداری درست و حسابی را در این مملکت به کار گیرد. وی با اشاره به تاسیس نخستین بانک خصوصی ایران با نظر مرحوم نوربخش رئیس کل وقت بانک مرکزی گفت:دکتر نوربخش به درستی فکر می کرد که یکی از معظلات بزرگ اقتصاد ایران سیستم بانکی آن است و البته کمی ساده اندیشانه فکر می کرد که اگر بانکداری خصوصی وارد اقتصاد کشور شود، اقتصاد کشور متحول می گردد.اما نه تنها این اتفاق رخ نداد،بلکه حتی بانکداری خصوصی شروع شد، خیلی تمییز و با اصول شروع شد، ولی آنهایی که اقتصاد کشور را در ماهیت متخلفانه نگه میدارند، همان ها بانکداری خصوصی را هم منحرف کردند.
صدر هاشمی نژاد افزود:در واقع بانکداری خصوصی که انتظار می رفت بتواند نقش بسیار مهمی در اقتصاد کشور ایفا نماید، بازیچه دست دیگران شد. بعد هم یک سری تابلوهایی پدیدار شد. فردی می رفت بانک مرکزی یک تابلو می گرفت و میشد بانک. مردم هم می رفتند در آنجا سرمایه گذاری می کردند و آن ها هم ملک میخریدند یا کاری از این دست با پول ها انجام می دادند.از طرفی هم موسسات غیر مجازی که بدون نیاز به تابلو از بانک مرکزی، فعال بودند. طبیعی است،در این فضا بانک سالم رشد نمی کند.
مدیرعامل گروه استراتوس درخصوص آخرین وضعیت موسسات غیر مجاز نیز توضیح داد:هنوز بانک مرکزی اقدام موثری برای قانونمند کردن موسساتی که مجوز بانک مرکزی ندارند انجام نداده است. موسساتی که مجوز دارند همین الان تخلف گسترده می کنند و کسی هم کاری به کارشان ندارد. در واقع آن ها باید متخلفین را تنبیه کنند. اما متاسفانه فضا به نحوی است که وقتی هم که مشکل مشخص شد ، بدون اینکه ممیزی انجام شود همه را نابود می کنند. بورس ما هم همین وضعیت را دارد و به وسیله خصولتی ها، هر بار که فرصت پیدا میکنند باد میشود و هر وقت کنار می کشند، باد آن می خوابد.
رفع مشکل بورس افزایش عرضه است ؛ نه ارتفاع ...
سهامدار عمده شرکت های ساختمانی حاضر در بورس تهران سقوط دو سال اخیر بازار سهام را ناشی از مشکل خصولتی بودن اقتصاد دانست و افزود:این سقوط اخیر بازار سرمایه را خصولتیها درست کرده اند. اصلا این جمله در دنیا جرم است که وزیر دارایی بگوید ما از خرده پاهای بورس حمایت می کنیم. یا این که مثلا سران بانک ها را دعوت کنند که سهام بخرند و بورس بالا برود.در دوران رونق هم پولی نبود که به بخش تولید تزریق شود.به عنوان مثال بنده به شما 100تومان بدهکار هستم. این 100تومان را به شما امسال نمی دهم و سال دیگر با 25درصد سود طلب شما از من می شود 125 تومان. یعنی سال دیگر 125تومان روی کاغذ از من طلب کارید. این 25 تومان شما از جایی نیامده، فقط تعهد من نسبت به شما اضافه شده و نقدینگی از 100به 125تومان رسیده است.ولی اگر این 100تومانی که به شما بدهکار بودم را به شما پرداخت میکردم و شما دو عدد لیوان تولید میکردید و هر کدام را 75یا 65تومان میفروختید، افرادی را سرکار آورده اید . نقدینگی نیز اضافه نشده، بلکه تولید اضافه شده است و ارزش افزوده ایجاد شده بود.
وی اذعان داشت: بورس ایران فقط می تواند با افزایش عرضه مشکل خود را حل کند نه با ارتفاع. با ورود و حضور شرکت های فراوان و ریز و درشت بخش خصوصی به بازار است که مشکل حل می شود. به جای این که 500شرکت در بازار بورس باشد تعداد آن ها به 5 هزار شرکت برسد و به جای 5000شرکت بشود 50هزار شرکت . وگرنه با این بازار بورس فعلی و شرکت های فعلی اتفاقی روی نمی دهدو این راه حل نیست. کدام بازار سرمایه است که در را به روی مردم باز کرده و کجاست مکانیزم حسابرسی آن؟ من خصوصی سازی در ایران نمی بینم. اما پیش بینی می کنم که دولت مجبور می شود به مردم فشار بیاورد و مجبور می شود هزینه هایش را از مردم تامین کند و وقتی این اتفاق بیفتد مردم یا آن را نوازش می کنند و می گویند شما خوب خدمات داده اید و ما در آمد خوبی داشته ایم پس خوب مالیات می دهیم.اساسا در اقتصادهای موفق دنیا مردم نان دولت را می دهند و نه بالعکس.وقتی من حقوق شما را بدهم شما همواره نگران سرنوشت من هستید که حال من خوب باشد و درآمد خوبی داشته باشم و به موقع مالیات بپردازم تا شما حقوقتان را بگیرید.وقتی یک نفر خودش از پول نفت که صاحب آن مردم هستند،بزرگترین سرمایه دار و بزرگترین پولدار است چه احتیاجی به فکر کردن در مورد توسعه بخش خصوصی دارد!؟
وی با بیان این که رکود امروز جامعه حکم می کند به سمت خصوصی شدن حرکت کنیم، عنوان کرد: رکود جامعه به دلیل افت قیمت نفت نبوده ، بلکه رکود عدم رشد تولید در اقتصاد است. رکود عدم رشد مجموع تولید و خدمات و همه بخش های اقتصادی است. این یک تعریف جهانی است که اگر، سه ماه متوالی رشد اقتصادی زیر 0.5درصد باشد به آن رکود می گویند. یک بار در سال 93، رشد 3درصدی داشتیم . که از نظر علمی با رشد اقتصادی 3درصدی، رکود معنی نمی دهد. در طی دو سالی که دولت تدبیر و امید روی کار آمده، تقریبا هر ماه 400میلیون دلار آزاد کرده اند. که در گذشته این اتفاق رخ نداده است. اساسا ما در برهه حیرانی اقتصاد هستیم. شاید این رکود و برهه مقدمه ای برای خصوصی شدن باشد.
نظرات :
شما می توانید اولین نفری باشید که برای این مطلب نظر می دهید.