وقتی مجموعهای از مؤلفهها و نشانهها را کنار هم قرار میدهیم، به این جمعبندی میرسیم که اگرچه فضای فعلی همچنان پرریسک و حساس است، اما میتوان با تکیه بر سه محور، اندکی به آینده بازار امیدوار بود. نخست آنکه، بازار از منظر بنیادی در شرایط بسیار مطلوبی قرار دارد؛ فشار فروشهای ابتدایی تخلیه شده، اصلاح قیمتی در بسیاری از نمادها رخ داده و ریسکهای ناشی از جنگ نیز تا حدی در قیمتها لحاظ شدهاند. دوم اینکه ...

1) پیشبینی بازار ...
بورس24 : بورس تهران معاملات نخستین روز کاری هفته را متعادل و با تقاضای بهتری آغاز کرد و در همان یکساعت نخست شاهد تحرکات نسبتا خوبی در نمادهای بزرگ و شاخصساز بودیم. آرامش سیاسی نصفه و نیمه در جریان خبری روزهای پایانی هفته و زمزمههایی مبنی بر حمایت قویتر از بازار باعث شد تا کمی از فضای تلخ هفتههای اخیر فاصله بگیریم. البته در میانههای ساعت معاملات عرضه کمی بیشتر شد اما در مجموع بازار متعادلی را شاهد بودیم و در نهایت 60 درصد از نمادها با رشد قیمت به کار خود خاتمه دادند. در نتیجه این رویداد، شاخص کل با رشد حدود 1.5 درصدی تا ارتفاع دو میلیون و 677 هزار واحدی پیشروی کرد. ارزش معاملات با رشد اندکی به 6.5 همت رسید و کماکان خروج نقدینگی (210 میلیارد تومان) ادامه داشت. لازم به ذکر است که از زمان گشایش بازار پس از جنگ تحمیلی، حقیقیها بیش از 32 همت سهم فروختهاند و منابع خود را یا از بازار خارج کرده و یا در مسیر خرید صندوقهای درآمد ثابت و طلا قرار گرفتهاند ...
بازار شنبه، پس از ۸ روز کاری جهنمی و حدود ۲۸ شب و روز پرتنش و فرساینده، سرانجام نشانههایی از تعادل و اُمید را به نمایش گذاشت. هرچند که بازدهی اندک شاخص هموزن در کنار ارزش معاملات محدود و عدم تزریق پول پرقدرت به بازار نشان میدهد هنوز انگیزهای برای رشد جدی نیست اما میتوان گفت از آن بحران اولیه و دوره شکنجه روانی عبور کردهایم. با این حال، آرامشی در میان سهامداران دیده نمیشود؛ شب و روز چشم به اخبار دارند، به امید آنکه اولاً آوار جدیدی بر سر بازار نریزد و دوم، خبری امیدوارکننده از مذاکرات مخابره شود. این در حالی است که بسیاری معتقدند تنشهای اخیر هنوز خاتمه نیافته و ممکن است فشارها روی ایران ادامهدار باشد. همین فضای آمیخته با ترس و تردید، بازار را از جهنم فروشهای هیجانی به وضعیت برزخی فعلی کشانده؛ شرایطی که همچنان برای معاملهگران آزاردهنده و مبهم است ...
به هر حال بازار شنبه بواسطه فروکش بحران صندوقهای اهرمی، کمی بهتر شد. اما بر هیچکس پوشیده نیست که سفر اخیر نتانیاهو به آمریکا و دیدار او با مرد مو نارنجی (یک ترکیب سمی و شیطانی) ممکن است دست گلی جدیدی را برای ما به همراه داشته باشد. در این بین برخی رسانهها صحبت از دور جدیدی از مذاکرات میکنند و عدهای دیگر کماکان شیپور جنگ و ماشه در دست دارند و خلاصه ممکن است به زودی از زیر این خاکستر، آتش جدیدی شعله بکشد. همین فضای مبهم، مانعی برای تقاضای قوی در بازار است. در واقع از اینجا به بعد ماجرا بیش از اینکه نگران فشار فروش باشیم، باید نگران ضعف تقاضا باشیم. چراکه بدون تعارف در این فضای سیاسی، سهامدار بودن (نه به لحاظ بنیادی و عملیاتی در شرکتها که صرفا بواسطه تنشها و اقدامات ضعیف نهاد ناظر) کمی پرریسک است.
در این میان، نمیتوان از نوسانات عجیب بازار ارز بهسادگی گذشت. بیتردید اگر روزی از شما میپرسیدند که در صورت حمله اسرائیل و آمریکا به ایران، دلار چه نرخی پیدا میکند، کمتر کسی عددی پایینتر از ۱۵۰ یا ۱۶۰ هزار تومان را در ذهن متصور میشد. اما واقعیت آن است که حتی در لحظه آغاز درگیری هم، تتر به قیمتهای بالای صد هزار تومان که در روزهای ابتدایی فروردین تجربه شده بود، نرسید ! بههرحال شرایط امروز آنچنان پیچیده و پرابهام شده که عملاً همه بازارها در نوعی قفلشدگی مزمن گرفتار شدهاند؛ از بازار مسکن و خودرو گرفته تا طلا و ارز... و البته بورسی که دیگر فقط نامی از آن باقی مانده ...
البته باید پذیرفت بحرانی که امروز با آن روبرو هستیم، یکی از پیچیدهترین و خاصترین بحرانهای حکمرانی کشور در 3 دهه اخیر است؛ لذا واکنش بازار نمیتواند عادی و قابل پیشبینی باشد. بنابراین به حقیقیهایی که این روزها نقد هستند یا از ترس ریزش بیشتر قیمتها کماکان در ساید فروش قرار دارند، حق میدهیم اما ...
نظرات :
شما می توانید اولین نفری باشید که برای این مطلب نظر می دهید.