اولین همایش سالانه بازار سرمایه ایران، امروز شنبه اول آذرماه، در سالن همایشهای صدا و سیما برگزار شد. این گردهمآیی بزرگ، با حضور چهرههای برجسته اقتصادی، مالی و فناوری، از جمله مسعود نیلی، روحالله رجبی، ولیالله جعفری، امیرحسین ظهرابی، مهران محرمیان، علی ابراهیمنژاد، سعید اسلامی بیدگلی و محمدعلی شیرازی، صحنهای برای تبیین چالشهای بنیادین بازار سرمایه، از گسست میان شاخص بورس و واقعیت اقتصاد تا ورود هوش مصنوعی و داراییهای دیجیتال به قلب تصمیمسازی مالی کشور بود.
بورس24 : اولین همایش سالانه بازار سرمایه ایران، امروز شنبه اول آذرماه، در سالن همایشهای صدا و سیما برگزار شد. این گردهمآیی بزرگ، با حضور چهرههای برجسته اقتصادی، مالی و فناوری، از جمله مسعود نیلی، روحالله رجبی، ولیالله جعفری، امیرحسین ظهرابی، مهران محرمیان، علی ابراهیمنژاد، سعید اسلامی بیدگلی و محمدعلی شیرازی، صحنهای برای تبیین چالشهای بنیادین بازار سرمایه، از گسست میان شاخص بورس و واقعیت اقتصاد تا ورود هوش مصنوعی و داراییهای دیجیتال به قلب تصمیمسازی مالی کشور بود.
معمای «رونق بورس و افول صنعت»؛ شکاف ۱۲۵ برابری میان شاخص بورس و رشد حقیقی اقتصاد
در نخستین پنل همایش با عنوان «معمای بیش از یک دهه رونق بورس و افول صنعت»، مسعود نیلی – کارشناس ارشد بازار سرمایه – با ارائه تحلیلهای کمّی، گسست تاریخی میان بورس و بخش واقعی اقتصاد ایران را تشریح کرد.
وی گفت: «پویایی شاخص کل در ایران تابع سه عامل است: بخش واقعی اقتصاد، تورم، و رفتار سوداگرانه آحاد اقتصادی. شاخص کل بازتابی از عملکرد بنگاهها نیست؛ بلکه انعکاسی از انتظارات تورمی و رفتارهای روانی سرمایهگذاران است.»
بر اساس دادههای ارائهشده توسط نیلی: رشد واقعی اقتصاد ایران از سال ۱۳۹۰ تاکنون تنها ۱۳ درصد بوده است.
شاخص قیمت مصرفکننده (CPI) در همین بازه حدود ۳ برابر افزایش یافته، اما شاخص کل بورس تهران ۱۲۵ برابر رشد کرده است.
این شکاف بیسابقه، بهگفتهی او، نشانهی جدایی بازار سرمایه از منطق بنیادی اقتصاد و تسلط عامل تورم انتظاری و نرخ ارز بر ارزش داراییهاست. نیلی افزود: «در بازارهای توسعهیافته، در همین دوره، رشد شاخص سهام تنها بین دو تا سه برابر بوده؛ تفاوتی که نشان از تورم مالی و ناکارآمدی کانالهای انتقال سرمایه به بخش مولد دارد.»
چالشهای حاکمیت شرکتی؛ از تعارض منافع تا ضعف حسابرسی مستقل
در پنل «حاکمیت شرکتی و گزارشگری مالی اثربخش»، نگاهها به لایههای ساختاری بازار سرمایه ایران معطوف شد؛ جایی که ضعف نظارت، نبود استقلال حسابرسی و درهمتنیدگی مالکیتهای عمومی، مهمترین موانع شفافیت معرفی شدند.
روحالله رجبی در این بخش، مسئله «تعارض منافع» را اصلیترین مانع کارایی هیأتمدیرهها دانست و شعار بینالمللی مورد بحث را چنین تبیین کرد:
در جریان بودن بدون دخالت مستقیم، و هوشیار ماندن به محیط پیرامونی.
وی سه الزام کلیدی را برای اصلاح نظام حاکمیت شرکتی برشمرد:
نوسازی نظام حسابرسی داخلی با فناوریهای دیجیتال و تحلیل داده،
استقلال عملیاتی کمیتههای حسابرسی در برابر سهامداران عمده،
آموزش مدیران به تصمیمگیری دادهمحور (Data-driven Governance)
رجبی تأکید کرد: «گزارشگری اثربخش حاصل جریان آزاد و هوشمند داده است، نه صرفاً صورتهای سنتی مالی.» بهاعتقاد او، پیوند سه جهان – مدیران، حسابرسی و فناوری اطلاعات – شرط حیاتی اعتماد سرمایهگذار است.
حاکمیت شرکتی بدون اصلاح مالکیت و نظارت مستقل امکانپذیر نیست
در ادامه، ولیالله جعفری از ساختار تمرکزیافته و دولتی بازار سرمایه انتقاد کرد:
«بیش از دوسوم بازار عملاً زیر چتر نهادهای عمومی و وابسته است. این تمرکز مالکیت، رقابت را محدود کرده و شفافیت را تضعیف میکند.»
وی معاملات درونگروهی میان شرکتهای وابسته را یکی از عوامل تحریف گزارشهای مالی دانست و هشدار داد که این تعاملات میتواند به «مخاطره سیستماتیک گزارشگری» منجر شود.
جعفری برای بازتعریف چارچوب حکمرانی شرکتی در ایران، به شش اصل بنیادی اشاره کرد:
حفظ حقوق سهامداران،
شفافیت عملکرد هیأتمدیره،
نقش نهادهای نظارتی،
رعایت حقوق ذینفعان،
افشای همهجانبه اطلاعات،
پاسخگویی هیأتمدیره در قبال نتایج عملکرد.
به باور او، اقتصاد ایران در آستانهی گذار به «حاکمیت شرکتی دادهمحور» قرار دارد؛ جایی که سه اصل شفافیت، پاسخگویی و استقلال نظارتی محور اصلاح ساختار مالکیت خواهند بود.
گزارشهای مشروط حسابرسی؛ نشانه ضعف نظام کنترل داخلی شرکتها
امیرحسین ظهرابی در سخنان خود بر افزایش نگرانکنندهی گزارشهای مشروط حسابرسی تأکید کرد و گفت این معضلات نتیجهی ضعف کنترلهای داخلی و نبود ارتباط ساختاری میان حسابرسان، کمیتههای حسابرسی و مدیران مالی است.
وی افزود: «کاهش گزارشهای مشروط، نیازمند رویکردی جامع است که کمیته حسابرسی را از نهاد صرفاً کنترلی، به نهادی راهبردی در تصمیمسازی تبدیل کند.»
به گفته ظهرابی، در اقتصاد تورمی ایران، نقش کمیته حسابرسی بهعنوان «عامل اعتمادساز» برای سرمایهگذاران اهمیتی راهبردی دارد.
آینده حسابرسی هوشمند؛ از قضاوت انسانی تا تحلیل ماشینی
در همین بخش، مهران محرمیان بر تحول بنیادین حسابرسی مالی با تکیه بر هوش مصنوعی تأکید کرد.
وی گفت: «انتقال تمرکز از داوری انسانی به تحلیل ماشینی نهتنها دقت را افزایش داده، بلکه تقلب مالی را قابل پیشبینی میکند.»
سه محور کلیدی نقش هوش مصنوعی در صنعت مالی به شرح زیر بیان شد:
ارزیابی ریسک: تحلیل میلیونها تراکنش برای بازتنظیم برنامههای حسابرسی؛
بهبود دقت: کاهش خطای انسانی از طریق دادهکاوی گسترده؛
کشف تقلب: شناسایی الگوهای غیرعادی و هشداردهی پیشدستانه.
محرمیان افزود: «در آینده نزدیک، سیستمهای حسابرسی لحظهای مبتنی بر هوش مصنوعی، جایگزین الگوی سنتی بررسی پس از وقوع خواهند شد.»
نوفناوریها و تحول دیجیتال؛ آغاز عصر بازار دادهمحور
در پنل «نوفناوریها، رمزارزها و تحول دیجیتال در بازار سرمایه»، تحولات فنی و ساختاری بازارهای مالی در مقیاس جهانی تحلیل شد.
علی ابراهیمنژاد تأکید کرد که اعتماد سهامداران خرد، سنگبنای قدرت واقعی بازار است:
«مقررات پیشرفته کافی نیست؛ نهادهای کارآمد و اجرای مؤثر قوانین، شرط حیات بازارند.»
وی دو رکن بنیادین بازار کارآمد را چنین معرفی کرد:
ارائه اطلاعات دقیق و بهموقع برای تصمیمگیری،
صیانت از حقوق سهامداران در برابر سوءاستفاده مدیریتی.
رمزارزها در مسیر بلوغ بازارهای جهانی
سعید اسلامی بیدگلی با ارائه آمارهای تازه از Yahoo Finance و دادههای جهانی، ابعاد کلان بازار رمزارزها را تشریح کرد:
ارزش کل بازار رمزارزها در سال ۲۰۲۴–۲۰۲۵ حدود ۳.۵ تا ۴.۱ تریلیون دلار برآورد شده است.
بیتکوین با سهم ۵۵ تا ۶۵ درصدی همچنان پیشتاز است.
ارزش بازار استیبلکوینها حدود ۳۰۰ میلیارد دلار اعلام شد.
وی افزایش تأثیر سرمایهگذاران نهادی و همبستگی بیشتر رمزارزها با طلا و سهام تکنولوژی را نشانهی بلوغ این بازار دانست و گفت: «بازار رمزارزها از رفتار تودهای به رفتار کلان اقتصادی رسیده است.»
شش محور تحول دیجیتال بازار سرمایه ایران
در ادامه این پنل، محمدعلی شیرازی از «پوستاندازی دیجیتال بازار سرمایه ایران» سخن گفت.
به گفته وی شالودهی تحول در شش محور کلان شکل میگیرد:
هوش مصنوعی،
فناوری دفاتر توزیعشده و داراییهای دیجیتال،
محاسبات ابری و کوانتومی،
تحلیل دادههای بزرگ،
فرآیندهای اتوماسیون رباتیک (RPA).
شیرازی تصریح کرد: «بورس آینده تنها محل معامله اوراق نیست، بلکه پلتفرمی برای تحلیل بلادرنگ، تطبیق قانونی و اعتماد دادهمحور خواهد بود.»
وی افزود: «CeFi پلی میان نظام بانکی سنتی و دارایی دیجیتال است، و DeFi قدم بعدی برای استقلال کامل از نهادهای مرکزی.»














نظرات :
شما می توانید اولین نفری باشید که برای این مطلب نظر می دهید.