اگر توافق ترامپ با ایران صورت بگیرد، نتانیاهو چارهای جز پذیرش آن نخواهد داشت – هرچند با دندانفشردن. اما برخلاف تهدید یمن، مسئله ایران یک موضوع راهبردی حیاتی است که نخستوزیر نزدیک به سه دهه است با آن دستوپنجه نرم میکند. برای آنکه بتواند چنین چرخشی در موضع را توجیه کند، نتانیاهو باید با شفافیت و جزئیات بیشتری با افکار عمومی اسرائیل سخن بگوید.

بورس24 : اگر توافق ترامپ با ایران صورت بگیرد، نتانیاهو چارهای جز پذیرش آن نخواهد داشت – هرچند با دندانفشردن. اما برخلاف تهدید یمن، مسئله ایران یک موضوع راهبردی حیاتی است که نخستوزیر نزدیک به سه دهه است با آن دستوپنجه نرم میکند. برای آنکه بتواند چنین چرخشی در موضع را توجیه کند، نتانیاهو باید با شفافیت و جزئیات بیشتری با افکار عمومی اسرائیل سخن بگوید.
روزنامه اسرائیلی هاآرتص نوشت: ترامپ که وعده «خبر بزرگ» داده بود، ممکن است توافقی با تهران اعلام کند که مشابه توافق پیشین باشد. اگر چنین شود، نخستوزیر اسرائیل باید افکار عمومی را قانع کند که موضعش را تغییر داده – یا خطر تقابل با واشنگتن را بپذیرد.
نتانیاهو در تنگنای دیپلماتیک: از حمله به یمن تا احتمال توافق با ایران
دولت اسرائیل زمان زیادی برای افتخار کردن به دومین حمله هواییاش طی دو روز به یمن در روز سهشنبه نداشت. واقعیت این بود که دهها جنگنده نیروی هوایی اسرائیل واقعاً مسافت حدود ۲ هزار کیلومتری را طی کردند تا خسارات عظیمی به فرودگاه صنعا، پایتخت یمن، وارد کنند؛ اقدامی تلافیجویانه در برابر موشک حوثی که روز یکشنبه نزدیک فرودگاه بینالمللی بنگوریون فرود آمد.
اما حتی تصاویر آتشسوزیهای عظیم در صنعا که در برخی برنامههای تلویزیونی اسرائیلی با شادی پخش میشد، چندان در صدر اخبار باقی نماند؛ چرا که چند ساعت بعد، دونالد ترامپ، رئیسجمهور ایالات متحده، اعلام کرد که حملات آمریکا به حوثیها متوقف خواهد شد.
ترامپ در توجیه تصمیم خود برای پایان دادن به این عملیات، که طی آن یمن با حملات هوایی بسیار شدید بمباران شده بود، گفت که حوثیها «تسلیم شدهاند» و از آمریکاییها خواستهاند که در ازای تعهد به توقف حملاتشان به مسیرهای دریایی در دریای سرخ و خلیج عدن، بمباران را متوقف کنند. روایت حوثیها از توافق صورتگرفته متفاوت است، اما در عمل آنچه اهمیت دارد این است که درگیری پایان یافته – و اسرائیل بخشی از این توافق نیست.
حوثیها اعلام کردند که تا زمانی که کمک به غزه نرسد، به شلیک موشک و پهپاد به سمت اسرائیل ادامه خواهند داد. اما این موضعگیری، نوعی تغییر نسبت به گذشته را نشان میدهد. آنها در پایان ماه مارس پس از آنکه اسرائیل توافق آتشبس با حماس را نقض کرد و جنگ در غزه را از سر گرفت، حملات به اسرائیل را از سر گرفتند. اکنون حوثیها ممکن است با چشمپوشی از شرط پایان کامل جنگ در غزه، سیگنالی از آمادگی برای مصالحه ارسال کنند.
توافق هستهای احتمالی با ایران؛ آزمونی سخت برای اتحاد واشنگتن–تلآویو
این دومین باری در یک ماه گذشته است که ترامپ، نخستوزیر بنیامین نتانیاهو را با خبری ناخوشایند و بدون هشدار قبلی غافلگیر میکند. اوایل آوریل، ترامپ نتانیاهو را برای دیداری اضطراری به کاخ سفید دعوت کرد، اما در عمل او را واداشت تا تماشاگر ساکت اعلام آغاز مذاکرات با ایران برای محدود کردن برنامه هستهایاش باشد.
سخنگویان دولت اسرائیل همچنان ترامپ را «دوست واقعی اسرائیل» میخوانند، اما بارها دیده شده که او تصمیماتی را صرفاً بر اساس منافع آمریکا اتخاذ میکند و مواضعش را بدون هماهنگی با نتانیاهو بهطور ناگهانی تغییر میدهد.
اعلامیه این هفته ترامپ بار دیگر ضعف اتکای اسرائیل به حمایت او را آشکار کرد – حمایتی که کاملاً متغیر است و بسته به شرایط و منافع لحظهای رئیسجمهور تعیین میشود.
عملیات آمریکا علیه حوثیها با تهدید به «زانو درآوردن» آنها آغاز شد – برای اینکه به آنها درسی داده شود که هرگز فراموش نکنند. اما وقتی این رویکرد نتیجه نداد – چراکه، همانطور که انتظار میرفت، رهبری کشوری که اساساً یکی از فقیرترین کشورهای جهان است بهسادگی قابل ارعاب نیست – ترامپ بهسادگی از ماجرا عبور کرد و به مردم آمریکا (که به هر حال علاقه چندانی به این موضوع ندارند) پیروزیای خیالی در میدانی دوردست فروخت.
اسرائیل میتواند با خطرات و آسیبهایی که از جانب یمن ناشی میشود، کنار بیاید – حتی اگر اصابت موشک به فرودگاه بنگوریون خدمات شرکتهای هواپیمایی خارجی را بهشدت مختل کرده باشد. اما آنچه باید نتانیاهو را بیشتر نگران کند، احتمال فزایندهای است که ترامپ بهزودی توافقی جدید با ایران امضا کند.
در روز چهارشنبه، رئیسجمهور وعده داد که بهزودی «خبر بزرگی» منتشر خواهد کرد – شاید حتی پیش از سفرش به خلیج فارس در هفته آینده. ممکن است او در پرونده ایران نیز همان رویکرد را تکرار کند: اعلام یک توافق «عالی» با رژیم تهران که در عمل تفاوت زیادی با توافق سال ۲۰۱۵ دولت اوباما ندارد – توافقی که ترامپ و نتانیاهو طی یک دهه گذشته آن را شدیداً مورد انتقاد قرار دادهاند.
اگر این اتفاق بیفتد، نتانیاهو چارهای جز پذیرش آن نخواهد داشت – هرچند با دندانفشردن. اما برخلاف تهدید یمن، مسئله ایران یک موضوع راهبردی حیاتی است که نخستوزیر نزدیک به سه دهه است با آن دستوپنجه نرم میکند. برای آنکه بتواند چنین چرخشی در موضع را توجیه کند، نتانیاهو باید با شفافیت و جزئیات بیشتری با افکار عمومی اسرائیل سخن بگوید.
از سوی دیگر، اگر توافقی امضا شود، صدور دستور عملیات نظامی ارتش اسرائیل علیه سایتهای هستهای ایران با دو خطر بزرگ همراه خواهد بود: اول، دشواری در آسیب زدن به این سایتها که بسیاریشان در اعماق زمین هستند، بدون کمک آمریکا؛ و دوم، ایجاد تنش با دولت ترامپ.
سفر ترامپ به خلیج فارس احتمالاً در یک حوزه (انعقاد قراردادهای بزرگ با کشورهای خلیج) و شاید در حوزهای دیگر (پیشرفت در مذاکرات متوقفشده درباره تبادل گروگانها در غزه) دستاوردهایی خواهد داشت. اشارههای ترامپ به نظر میرسد بیشتر به حوزه نخست مربوط باشد. بهویژه سعودیها تمایل دارند که توافقات خود با آمریکا را با حذف تهدید ایران از دستور کار همراه کنند.
این مسئله میتواند پویایی جالبی میان ترامپ و نتانیاهو ایجاد کند: حالا که ترامپ به حملات آمریکا به یمن پایان داده، و اگر واقعاً بهدنبال توافقی با ایران باشد، آیا برنامهاش برای عادیسازی روابط اسرائیل و عربستان را کنار خواهد گذاشت؟ یا آن را مشروط به آتشبس در غزه خواهد کرد؟ از سوی دیگر، آیا او اجازه خواهد داد نتانیاهو هر کاری خواست در غزه انجام دهد، بهعنوان جایزهای برای آسیبهایی که در سایر پروندهها متحمل شده است؟
ارتش اسرائیل و بحران نیرو: آغاز احضار حریدیها به خدمت نظامی
دستگاه امنیتی اسرائیل، که آنهم در حال تلاش برای درک تحولات است و از رفتار دمدمیمزاج ترامپ سردرگم است، احساس میکند که اتفاقاتی در شرف وقوع است. اگر بهزودی اعلامیههایی درباره ترتیبات جدید برای کمکهای انسانی به غزه، مانند تأمین سوخت یا توافق با شرکتهای آمریکایی برای توزیع غذا، منتشر شود، ممکن است نشانه تفاهمات عمیقتری در پشت صحنه باشد. این در حالی است که ارتش اسرائیل در حال فراخوان گسترده دهها هزار نیروی ذخیره است و تهدید به گسترش عملیات زمینی در نوار غزه کرده – اقدامی که احتمالاً پس از پایان سفر ترامپ به منطقه آغاز خواهد شد.
انفجار خبری زمیر
رئیس ستاد ارتش، ایال زمیر، روز سهشنبه خبری جنجالی منتشر کرد: او به بخش نیروی انسانی ستاد کل ارتش دستور داده که بهزودی طرحی برای «گسترش و به حداکثر رساندن صدور برگهای احضار به خدمت نظام وظیفه برای جمعیت ارتدوکسهای افراطی» ارائه دهد. هدف این طرح، ارسال اولین برگ احضار به تمامی پسران حریدی است که به سن شانزده سال و نیم رسیدهاند. کسانی که در پی این احضار حاضر نشوند، بهعنوان فراری شناخته خواهند شد.
این اقدام با استناد به «وضعیت عملیاتی و تحولات در میدان نبرد» توجیه شده – بهعبارتی، کمبود شدید نیروی رزمی. یک مقام ارشد ارتش روز سهشنبه در کنست اعلام کرد که ارتش حدود ۷ هزار سرباز کم دارد.
اما حرکت زمیر بهاحتمال زیاد منجر به ورود گسترده جوانان حریدی مشتاق به جنگ به ارتش نخواهد شد – و مشکل کمبود نیرو را پیش از آغاز حمله گسترده به غزه حل نخواهد کرد. اما این اقدام پیامدهای دیگری دارد. روز چهارشنبه جلساتی با دادستان کل، گالی باهاراو-میارا، درباره بحران قانون سربازی برگزار شد. زمیر با این اقدام به او و دیوان عالی پیام میدهد که از شدت بحران آگاه است و قصد ندارد همانطور که دولت انتظار دارد، نقش مهر تأیید زن آن را ایفا کند.
او همچنین پیامی به نیروهای ذخیره که دوباره فراخوانده شدهاند و از نابرابری در خدمت نظامی خشمگیناند، ارسال میکند: رئیس ستاد از وضعیت آنها آگاه است و با خواستههایشان همدلی دارد. بعید است که این اقدام بهطور مستقیم بر جنگ یا بحران نیرو اثر بگذارد، اما روشن است که زمیر عمداً در حال ایجاد اصطکاک با دولت است – فراتر از اختلاف قبلیاش با نتانیاهو بر سر اولویت اهداف جنگ: آزادی گروگانها یا شکست حماس.
نظرات :
شما می توانید اولین نفری باشید که برای این مطلب نظر می دهید.