تعویق مذاکرات ایران و آمریکا در رم، بازتابی از پیچیدگیهای فزاینده در روند گفتوگوهاست؛ تحولی که نشان میدهد ورود به جزئیات فنی، تضاد منافع را آشکارتر کرده و همزمان، طرفین را به بازطراحی مسیر دیپلماسی در سایه تهدید، فشار و ابتکار واداشته است.

بورس24 : تعویق مذاکرات ایران و آمریکا در رم، بازتابی از پیچیدگیهای فزاینده در روند گفتوگوهاست؛ تحولی که نشان میدهد ورود به جزئیات فنی، تضاد منافع را آشکارتر کرده و همزمان، طرفین را به بازطراحی مسیر دیپلماسی در سایه تهدید، فشار و ابتکار واداشته است.
در فضای دیپلماسی پرنوسان کنونی، تعویق دور چهارم مذاکرات ایران و ایالات متحده آمریکا که قرار بود روز شنبه ۱۳ اردیبهشت ماه در رم برگزار شود، نشانهای از چالشهای عمیقتری است که در لایههای پنهان گفتوگوها جریان دارد. این تعویق، که در ابتدا از سوی وزرای خارجه ایران و عمان و بهصورت رسمی و هماهنگ اعلام شد، بهرغم توجیهات لجستیکی به نظر می رسد واجد ابعادی فراتر از مسائل اجرایی نیز هست. بهویژه آنکه جلسه مهم ایران با تروئیکای اروپایی هم که مقرر بود پیش از مذاکرات رم برگزار شود، با تعویق مواجه شده و بر پیچیدگی وضعیت افزوده است.
ابتکار تعویق یا تاکتیک فشار؟
همزمان، ایالات متحده از طریق سخنگوی وزارت خارجه خود تلاش کرده است نشان دهد که تأخیری در برنامهریزی نداشته و اصولاً زمان و مکان مشخصی برای شرکت در دور چهارم اعلام نکرده است. با این حال، منابع رسانه ای نزدیک به ایران گزارش دادهاند که ابتکار تعویق، از سوی تهران و در واکنش به مواضع متناقض واشنگتن اتخاذ شده است. این در حالی است که تنها چند روز پیش، وزارت خارجه ایران از قطعی بودن مذاکرات در روز شنبه خبر داده بود.
جایی که اختلافات به سطح میرسند
تحلیل دور سوم گفتوگوها – که برای نخستین بار همزمان با آغاز مذاکرات فنی صورت گرفت – نشان میدهد ورود به فاز جزئیات فنی، طبیعتاً سطح اختلافات را افزایش داده و مواضع طرفین را در برابر یکدیگر سختتر کرده است. در این مرحله، انتظارات برای تحقق توافقهای کلی جای خود را به مناقشات بر سر بندهای دقیق فنی داده است. پیش از آغاز اولین دور مذاکرات عنی پیشبینی میشد که پس از این دور، روند مذاکرات با پیچیدگیهای بیشتری همراه شود.
مکانیسم ماشه در میدان هشدار
در همین چارچوب، بیانیه اخیر وزارت خارجه فرانسه مبنی بر اینکه در صورت شکست مذاکرات، از اقدام برای بازگرداندن تحریمهای سازمان ملل علیه ایران درنگ نخواهد کرد نیز ضمن آن که باید در قواعد بازی فرانسه به عنوان پلیس بد تحلیل شود، می تواندحاوی یک پیام اروپایی نیز باشد. هرچند لحن این بیانیه از سوی ناظران بهعنوان تهدیدی آشکار تعبیر شد، اما پاسخ شدیداللحن جمهوری اسلامی ایران، از جمله در مواضع صریح سخنگوی وزارت امور خارجه ایران، بیانگر آن است که تهران هرگونه تلاش برای فعالسازی مکانیسم ماشه را خط قرمز خود تلقی میکند و در برابر آن، اقدامات متقابل و متناسبی را در دستور کار دارد.
چرخش آمریکایی و پافشاری ایرانی بر حق حاکمیت
شواهد بویژه اظهارات عنوان شده از سوی مارک روبیو وزیر خارجه آمریکا نشان می دهد که احتمالا یکی از نقاط اختلاف اصلی، موضوع تداوم غنیسازی اورانیوم در خاک ایران و همچنین ذخایر موجود است. برخی اطلاعات ضدو نقیض منتشر شده از سوی رسانه های عمدتا غربی حکایت از آن دارد که ایالات متحده در پیام های رد و بدل شده، برخلاف مواضع اولیه، بر انتقال ذخایر غنیشده به خارج تأکید کرده و این چرخش موضع، با مخالفت جدی ایران مواجه شده است. تهران بر این باور است که هرگونه توافق، تنها در صورت احترام به حق حاکمیتی کشور در بهرهبرداری صلحآمیز از فناوری هستهای ممکن خواهد بود.
تلاش دیپلماتیک تهران برای خنثیسازی فشارها
در همین راستا، گفتوگوی اخیر سید عباس عراقچی با آنتونیو گوترش، دبیرکل سازمان ملل متحد، را باید در چارچوب تلاشهای تهران برای بهرهگیری از ظرفیتهای چندجانبه و خنثیسازی فشارهای یکجانبه آمریکا تحلیل کرد. در این گفتوگو که بهصورت تلفنی و در آستانه دور جدید مذاکرات انجام شد، عراقچی بر حق مشروع ایران در استفاده صلحآمیز از فناوری هستهای تأکید و نسبت به پیامدهای بازگشت احتمالی تحریمهای سازمان ملل هشدار داد. گوترش نیز با استقبال از تداوم مسیر گفتوگو، خواستار خویشتنداری همه طرفها شد و حمایت خود را از تلاشها برای کاهش تنش اعلام کرد.
دو لبه راهبرد دولت ترامپ در مواجهه با ایران
در تحلیل راهبردی این تحولات، باید توجه داشت که دولت ترامپ همچنان از الگوی فشار همزمان با چانهزنی بهره میگیرد؛ الگویی که هدف آن، واداشتن ایران به پذیرش امتیاز در شرایط تهدید است. در مقابل، جمهوری اسلامی ایران نیز ضمن حفظ مسیر دیپلماتیک، در حال تنظیم یک معادله بازدارنده برای ممانعت از تحمیل توافقی ناهمتراز با منافع ملی خود است.
در این میان، حفظ ارتباط فعال با آژانس بینالمللی انرژی اتمی و تعامل محتاطانه با اروپا، بخشی از راهبرد تهران برای ایجاد موازنه میان جبهه واشنگتن و تروئیکای اروپایی محسوب میشود.
نه بنبست، نه پیشروی کامل
با وجود تنشهای فزاینده، نمیتوان وضعیت موجود را یک بنبست تلقی کرد. تعویق مذاکرات، اگرچه نشانهای از شکنندگی روند گفتوگوهاست، اما در عین حال بازتابدهنده تداوم اراده سیاسی دو طرف برای حفظ مسیر دیپلماتیک نیز هست. نقش عمان در تسهیل ارتباطات و علاقهمندی تروئیکای اروپایی به حفظ توافق، نشان میدهد که فضای مانور برای توافق هنوز وجود دارد، هرچند میدان بازی بهشدت محدود شده است.
آیا دور چهارم نقطه بازگشت یا انفجار است؟
دور سوم مذاکرات نهتنها نقطه ورود به مباحث فنی، بلکه نقطه عطفی در روند شکلگیری خطوط قرمز طرفین بود. دور چهارم، هر زمان که برگزار شود، ناگزیر باید با نگاهی به این خطوط ترسیمشده پیش برود. آینده مسیر، نه صرفاً به اراده سیاسی بلکه به توان دو طرف برای بازطراحی مدل تعامل در شرایط تقابل بستگی دارد؛ مدلی که اگر طراحی نشود، احتمال بازگشت به چرخه تنشهای گذشته بیش از پیش افزایش خواهد یافت.
نظرات :
شما می توانید اولین نفری باشید که برای این مطلب نظر می دهید.