در بخش پایانی گزارش امروز قصد داریم درخصوص آخرین وضعیت شاخص کل صحبت کنیم و کمی از دنیای سیاست و اتفاقات غیرقابل بخشش صندوقهای اهرمی فاصله بگیریم؛ هر چند که این روزها همه چیز بر مدار سیاست میچرخد. اگر به خاطر داشته باشید، در گزارش هشت صبح به تاریخ 21 خرداد یعنی دقیقا یک ماه قبل و پیش از وقوع جنگ تحمیلی، دو سناریوی احتمالی شاخص را برای شما عزیزان ترسیم کردیم. سناریوی خوشبینانه این بود که ...

1) پیشبینی بازار ...
بورس24 : بورس تهران در آخرین روز کاری هفته نیز مشابه با روزهای گذشته و بدون توجه به خبر انتشار اوراق تبعی، معاملات خود را آغاز کرد. این بیتفاوتی بیدلیل نبود و یک پیام واضح برای سیاستگذاران داشت ... ! "تا زمانیکه عمق بحران درک نشود، امیدی به اثرگذاری چنین خبرهایی نمیتوان داشت." البته ابهام در فضای سیاسی و نگرانی از تحولات پیشرو هم در این فضا بیتأثیر نبود، اما واقعیت آن است که عامل اصلی فشار فروش سنگین این روزها، بیتدبیری نهاد ناظر در مواجهه با بحران اهرمی هاست ... ! هر چند که در دقایق پایانی بازار چهارشنبه شاهد تحرکات و حجمخوردنهای پیاپی در صف فروش این صندوقها بودیم؛ بطوریکه ارزش معاملات این گروه به 1.6 همت رسید و تنها 500 میلیارد تومان از میزان صفوف فروش باقی ماند. رنج مثبت در برخی از نمادهای بزرگ، رسیدن تعداد نمادهای منفی بازار به 77 درصد و کاهش ارزش صفوف فروش به کمتر از 5 همت از دیگر رویدادهای معاملات چهارشنبه جهت آمادهسازی افکار عمومی نسبت به بهبود بازار از هفته پیش رو بود ! ارزش معاملات با رشد 60 درصدی به 5.8 همت رسید و بیش از 2.1 همت پول توسط حقیقیها از چرخه بازار خارج شد ...
بازار چهارشنبه یکبار دیگر شانس خود را برای تعادل و فرار از بحران تست کرد اما عدم برچیدهنشدن (کامل) صفوف فروش صندوقهای اهرمی با وجود افت 23 درصدی از زمان وقوع جنگ و سقوط 40 درصدی از روزهای ابتدایی اردیبهشت، در کنار عدم برنامه جدی و ضربتی سازمان بورس برای رفع بحران ایجادشده، مانعی برای رسیدن بازار به آرامش بود. به نظر تا زمانی که درکِ درستی از بحرانِ عمیقِ ایجادشده به ویژه در صندوقهای اهرمی ایجاد نشود، جمعوجور کردنهای بازار موقتی و بیفایده باشد. به شکل واضحی روشن است که ترس و وحشت بازار از اتفاقات اخیر از بین نرفته و رهاشدگی و بیخیالی سیاستگذاران که در تمامی امور به چشم میخورد، کار را برای تغییر مسیر سخت و دشوار کرده است.
بهعقیده ما اگر پیش از بازگشایی بازار پس از جنگ ۱۲ روزه اخیر، تدابیر لازم و بستههای حمایتی در دستور کار قرار میگرفت و سیاستگذاران با برآوردی دقیقتر از ابعاد بحرانِ پیشرو عمل میکردند، سهامداران در چنین فضای دارک و عجیبی قرار نمیگرفتند ! حتی اگر حمایتهایی که هفته گذشته وعده داده شد، رنگ واقعیت به خود میگرفت و در حد شعار باقی نمیماند، این هفته میتوانست به نقطه پایان مرحله نخست بحران بدل شود و دستکم تعادل نسبی به بازار بازگردد. خبر سهشنبه شب سازمان بورس درخصوص «انتشار اوراق تبعی تأمین مالی به ارزش ۲۰ همت و بیمه سهام برای اشخاص حقیقی با پرتفوی تا سقف ۵۰۰ میلیون تومان» نیز، در چنین شرایطی میتوانست نقش محرک تقاضا را ایفا کند. اما متأسفانه مدیریت بحران در بازار سرمایه به شکلی تدریجی و کُند پیش میرود و همین موضوع، اصلاح بازار را وارد فاز فرسایشی کرده است. بگذریم ...
بسیاری بر این باورند که اگر فضای فعلی بازار به همین روند راکد یا نزولی ادامه دهد، در پایان تیرماه پس از کسر سود تقسیمی از قیمت سهام و انتشار گزارشهای 3 ماهه در شرایطی قرار میگیریم که در 8 سال گذشته بیسابقه بوده است. این شرایط میتواند نشانهای جدی از یک رویداد مهم برای بازار باشد؛ نشانهای که بهروشنی اثبات میکند، از منظر منطق بنیادی و نسبت P/E آیندهنگر، در نقاط جذابی ایستادهایم. اما برای پارهکردن این زنجیر فرسایش، بیش از وعدهها و تیترهای رنگولعابدار، به آرامشی واقعی نیاز داریم؛ آرامشی که نه در قاب مذاکرات تکراری، بلکه در سایه تصمیماتی ملموس و شجاعانه متولد شود.
اما در روزهای اخیر، تحولات سیاسی محور اصلی گفتوگوها بود و سه سناریوی احتمالی پیشرو مورد بررسی قرار گرفت: 1- سناریوی جنگ و ادامه تنش 2- سناریوی نهجنگ و نهصلح و ادامه ترور و احتمال فعال شدن مکانیسم ماشه 3- سناریوی تغییر مسیر و مذاکره و صلح. تقریباً همه میدانند واکنش بازار به هرکدام از این سناریوها چگونه خواهد بود و روشن است که تنها راه نجات نه فقط برای بازار سرمایه و اقتصاد، بلکه برای کلیت کشور در سناریوی سوم نهفته است. با این حال، واقعیت آن است که کسی نمیداند چه اتفاقی در راه است؛ و همین بلاتکلیفی، مسیر تصمیمگیری را دشوارتر و چشمانداز آینده را مبهمتر میکند. در دنیای سیاست هر اتفاقی ممکن است رخ دهد ...
نخستین نشانههای تقویت سناریوی سوم، در همین رفتوآمدهای دیپلماتیک و زمزمههای تازه از پشت میز مذاکره دیده میشود. امیدواریم اینبار، مذاکرات بهجای تکرار بازیهای آشنا و غافلگیریهای سیاسی، مسیر تحقق را در پیش بگیرد. اگر بهتحقق این سناریو ایمان دارید، باید گفت بازار در آستانه فرصتی طلایی ایستاده؛ جایی که قیمتهای فعلی میتوانند سکوی پرتاب جهشهای بزرگ باشند. اما اگر به پایان ماجرا خوشبین نیستید، ماندن در این جهنم و دریای خون، نتیجهای جز فرسایش سرمایه و اعصاب ندارد. بیپرده بگوییم: «تنها نسخه نجاتبخشِ بازار، بازگشت آرامش سیاسی است؛ آرامشی واقعی و ملموس، که شاید جرقههایش را در هفته پیشرو و همزمان با دور تازه مذاکرات ببینیم. شاید ...
اما در بخش پایانی گزارش امروز قصد داریم درخصوص آخرین وضعیت شاخص کل صحبت کنیم و کمی از دنیای سیاست و اتفاقات غیرقابل بخشش صندوقهای اهرمی فاصله بگیریم؛ هر چند که این روزها همه چیز بر مدار سیاست میچرخد. اگر به خاطر داشته باشید، در گزارش هشت صبح به تاریخ 21 خرداد یعنی دقیقا یک ماه قبل و پیش از وقوع جنگ تحمیلی، دو سناریوی احتمالی شاخص را برای شما عزیزان ترسیم کردیم. سناریوی خوشبینانه این بود که ...
نظرات :
شما می توانید اولین نفری باشید که برای این مطلب نظر می دهید.